شوهرم کلاهبرداری حرفه ای است/کلاهبردار حرفه ای در چنگال پلیس

متوجه شدم او در فضاهای مجازی و شبکه‌های اجتماعی با دختران و زنان جوان ارتباط برقرار کرده و به بهانه های واهی سر آنها کلاه می گذارد و از آنها پول می گیرد و این کار برایش عادت شده و….

 زن جوان پا به مرکز مشاوره پلیس گذاشت و از آنها کمک خواست؛روی صندلی نشست و آه سردی کشید و گفت :من فرزند اول خانواده هستم، همیشه درس خواندن برایم لذت بخش بود؛ به طوری که هر سال شاگرد اول مدرسه بودم، اما پدرم با درس خواندن من مخالف بود و معتقد بود که دختر نباید زیاد درس بخواند و وقتی که دیپلم گرفت، باید شوهر کند. اما من علیرغم مخالفت های پدر ومادرم،بعد از گرفتن دیپلم در کنکور شرکت کردم و بارتبه بسیار خوب در رشته مهندسی قبول شدم. وقتی نتیجه کنکور را گرفتم، مانده بودم که چطور این خبر را به پدر ومادرم بدهم؛ خلاصه دل را به دریا زدم وبه خانه رفتم؛ وقتی پدرم خبر را شنید تا چند روز مخالفت کرد ولی وقتی پافشاری من را دید، به ناچار تن به خواسته من داد.

بعد از مدتی برای ثبت نام به دانشگاه رفتم وپدرم هم برای اینکه از جا ومکان من مطمئن شود، همراهم آمد .دوران شیرین تحصیل در دانشگاه آغاز شد ومن با میل واراده قوی درس می خواندم. همه اساتید از من راضی بودند؛ به طوری که بعد از اتمام دانشگاه، یکی از اساتید که به کار من اطمینان داشت، در یک شرکت ساختمانی بزرگ برایم کاری پیدا کرد.

من آنجا به عنوان مهندس ناظر مشغول به کار شدم. در طول کار در آن شرکت با شایان آشنا شده و او به من پیشنهاد ازدواج داد. من هم چون دیدم مورد مناسبی برای ازدواج است، جریان را با خانواده‌ام در میان گذاشتم و شایان با خانواده اش برای خواستگاری به منزل ما آمد و ازدواج ما انجام شد.

شیرینی ازدواج من و شایان زیاد طولی نکشید، هنوز چهار ماه از زندگی مشترکمان نگذشته بود که متوجه شدم او در فضاهای مجازی و شبکه‌های اجتماعی با دختران و زنان جوان ارتباط برقرار کرده و به بهانه های واهی سر آنها کلاه می گذارد و از آنها پول می گیرد؛ این کار برایش عادت شده بود و من هم برای اینکه آبرویم حفظ شود، این وضع را تحمل می کردم.

بعد از مدتی حتی تمام طلاهایی را که من در دوران مجردی جمع کرده بودم، از من گرفت و فروخت، اما من باز هم چیزی نگفتم و تحمل کردم تا اینکه با برداشتن دسته چک و جعل امضای من، وام های زیادی از بانک های مختلف گرفت و الان چند ماه است شایان منزل را ترک کرده و هیچ خبری از او ندارم و بانک ها هم به خاطر پرداخت نکردن اقساط وام، حکم جلب من را گرفته اند و من حالا مانده ام چه کنم؛ بی پشت و پناه و گرفتار شده ام و مدام خودم را به خاطر اشتباهم در انتخاب همسر آینده ام سرزنش می کنم.

کارشناس مرکز مشاوره آرامش پلیس، چشم‌پوشی کردن همسران و سرپوش گذاشتن بر روی خلافکاری های یکدیگر را خیانت به خود و جامعه عنوان کرد و گفت: وقتی فردی در زندگی خود متوجه ارتباطات خارج از چارچوب همسر خود می شود، نباید چشم پوشی کرده و انحرافات آن را نادیده بگیرد؛ چه بسا با این کار زمینه را برای تخلفات و جرایم بیشتر برای همسر خود فراهم کرده و احتمال اینکه خود نیز در گرداب جرایم همسر قرار گیرد، وجود دارد.

این افراد باید با تاسی از آموزه های دینی و به کاربردن فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر، همسر خود را از انجام کارهای خلافش باز دارد و در این زمینه از مشورت های خانواده و مشاوران و روانشناسان متخصص استفاده کنند و در صورتی که موفق به هدایت و بازداشتن همسر خود از اعمال خلافش نشد، موضوع را قبل از اینکه باعث ایجاد آسیب و خطری برای خود فرد شود، با پلیس در میان بگذارد.