حوادث

سرنوشت تلخ زنی که قربانی اعتماد کردن به شوهرش شد.

سرنوشت تلخ زنی که قربانی اعتماد کردن به شوهرش شد.

هربار که از او می پرسیدم کی من را به عقد خودش در می آورد و کی قرار است همسرش را طلاق بدهد، به بهانه های مختلف طفره می رفت و هر بار که قهر می کردم، با حرافی و کلمات عاشقانه دلم را به دست می آورد و هر بار با چند شاخه گل، من را دوباره صیغه موقت می کرد…

دو سال قبل طلاق گرفتم

خانمی جوان با نگرانی و آشفتگی وارد اتاق مرکز مشاوره آرامش معاونت اجتماعی نیروی انتظامی استان اصفهان شد و درباره مشکل خود گفت: دو سال قبل با داشتن یک دختر 4 ساله به دلیل مشکلات و اختلافاتی که با همسرم داشتم، از او طلاق گرفتم. همان روز که برای طلاق به دادگاه رفته بودم، با مردی به نام فرشاد آشنا شدم که دارای همسر و سه فرزند قد و نیم قد بود و گفت 18 ساله بوده که ازدواج کرده و از زندگی اش ناراضی است و علاقه ای به همسرش ندارد و قصد ازدواج مجدد دارد و همانجا هم از من خواستگاری کرد، اما من که با رفتارهای همسر سابقم نمی توانستم به کسی دیگر اعتماد کنم، گفتم باید کمی در این باره فکر کنم؛ خلاصه با اصرار فراوان شماره تلفن و آدرس منزلم را گرفت و یک هفته بعد با مادرش به منزل ما آمد و مادرش هم گفت:من چون از اخلاق و رفتار عروسم خوشم نمی آید، با ازدواج دوباره پسرم هیچ مخالفتی ندارم و این طور که از شما تعریف کرده، دوست دارم که این وصلت هرچه سریع تر سر بگیرد.

راضی شدم تا صیغه ای بین ما خوانده شود

البته امتیاز من این بود که خودم صاحب خانه و ماشین بوده و شاغل هم بودم و بار مالی چندانی را به او تحمیل نمی کردم. خلاصه فرشاد آن قدر رفت و آمد تا بالاخره راضی شدم صیغه ای بین ما خوانده شود؛ تا اینکه او هم از همسرش جدا شود و بعد بتوانیم به صورت دائم به عقد هم در بیاییم.
این وضعیت ادامه پیدا کرد و سه دوره به صورت 6 ماهه صیغه می شدیم و هر بار که از او می پرسیدم که کی من را به عقد خودش در می آورد و کی قرار است همسرش را طلاق بدهد، به بهانه های مختلف طفره می رفت و هر بار که قهر می کردم، با حرافی و کلمات عاشقانه دلم را به دست می آورد و هر بار با چند شاخه گل، من را دوباره صیغه موقت می کرد.
این وضعیت ادامه داشت تا اینکه یک روز آمد و گفت، اگر می خواهی تو را به عقد دائم خود در بیاورم، باید اول دخترت را به منزل همسر سابقت بفرستی و بعد هم سند منزلت را به نام من بزنی؛ چون می خواهم مطمئن بشوم که همیشه متعلق به من هستی و هیچ وقت من را رها نمی کنی، خلاصه با حرف هایی که زد، من را قانع کرد و من هم قبول کردم .

حالا نمی دانم چه کنم، آواره و بی خانمان شده ام

روز بعد  به دفترخانه مراجعه کردیم و من هم سند منزلم را به نام او زدم و منتظر بودم که او هم به قولش عمل کند.اما وقتی از سرکار به منزلم رفتم، متوجه شدم که قفل در عوض شده؛ وقتی با فرشاد تماس گرفتم، او با کمال پررویی گفت من شما را نمی شناسم خانم! لطفا دیگر مزاحم من نشوید.
حالا نمی دانم چه کنم، آواره و بی خانمان شده ام و نمی دانم چطور می توانم حقم را از این کلاهبردار بگیرم ، فرشاد یک شیادی بیش نبود که طی این مدت، من را فریب داد و با حرافی و چرب زبانی، اعتماد من را به خودش جلب کرد و من هم خام او شدم و در حقیقت او برای ازدواج با من، باج گرفت .

لزوم حمایت خانواده از فرزندان مطلقه

کارشناس مرکز مشاوره آرامش گفت تکیه کردن زن جوان و اعتماد به مرد مذکور به عنوان همسر، بسی جای تأمل دارد و نشان می دهد وی در شرایط بسیار سخت و بحرانی بعد از جدایی از همسر اول خود قرار داشته و به شدت می خواسته تا از این تنهایی و انگشت نما شدن در جامعه هرچه سریع تر رها شود.
کارشناس مرکز مشاوره آرامش گفت: ماجرای پیش رو تلنگر های مختلفی را به ذهن هر مخاطبی وارد می کند؛ اینکه افراد در زندگی خود وقتی با معضلی به عنوان طلاق روبه رو می شوند، برای چند سوال باید پاسخ مناسب پیدا کنیم؛ اول اینکه فردی که پس از ازدواج از خانواده اصلی خود جدا می شود و زندگی جدیدی را شروع می کند، چقدر از چتر حمایتی والدین باید برخوردار باشد؟
وقتی فردی جدای از مرد یا زن بودن خود، با معضلی به نام طلاق روبه رو می شود- که برای هر فردی بسیار سخت است و تصمیم گیری در این زمینه چالش‌های مختلفی را در ذهن افراد ایجاد می کند- بعد از جدایی، پدر و مادر چه سهمی در بهسازی فکر و روان فرزند خود و بازسازی روحیه و ایجاد امنیت و آرامش برای زندگی مجدد،می توانند ایفا کنند.
سوال دیگری که باید به آن پاسخ دهیم این است که جامعه ما به یک فرد طلاق گرفته، از چه زاویه ای نگاه می کند و جامعه به عنوان ایجادکننده فرهنگ و زمینه سازی برای ارتقای تفکر و اندیشه برای مردم در پذیرش افراد مطلقه به ویژه زنان- که به صورت ذاتی نیاز به حمایت پس از جدایی دارند‌- چه اقداماتی انجام داده است؟

سرنوشت تلخ زنی که قربانی اعتماد کردن به شوهرش شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا