حوادث

دختری فراری : برای رسیدن به آرامش، رفتن را انتخاب کردم اما..

دختری فراری : برای رسیدن به آرامش، رفتن را انتخاب کردم اما..

فرار دختری از خانه پدری برای رسیدن به آرامش

«یک باره تصمیم گرفتم که خودم را از این شرایط خانوادگی نجات بدهم.پیشنهادش را قبول کردم و با صبافرار کردم و به منزل دوست پسر یکی از دوستان صبا رفتیم و …»

40 روز پیش دخترم فرار کرده بود

دختری 17ساله با آرایش غلیظ، مانتو و روسری کوتاه همراه زنی 45 ساله وارد اتاق مشاوره مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان اصفهان شدند. زن چادرش را صاف کرد وگفت:  40روز پیش دخترم فرار کرده بود و دیشب توسط ماموران گشت دستگیر و به ما تحویل داده شد ، من خانه دارم و تا ابتدایی بیشتر درس نخواندم پدرش هم سیکل دارد و شغلش آزاد است. من دو تا پسر و همین یک دختر را دارم .
از دختر که تا این لحظه ساکت بود پرسیدم: چرا فرار کردی؟ گفت : مدت‌ها بود که داشتم به این موضوع فکر می کردم، از محیط خانه بیزار بودم، از سختگیری های پدرم ، از بحث و جدلی که بین خانواده ام هر روز تکرار می شد ، خسته شده بودم. در خانواده ، پدر و مادرم همیشه به برادرهایم توجه و علاقه نشان می دادند و دو برادرم نیز بیشتر باهم سرگرم بودند.

پدرم معتاد است

پدرم معتاد است و سر این موضوع والدینم همیشه با هم اختلاف دارند. پدرم بدخلق و عصبی است وچندین بار من‌را به شدت کتک زده وقبل از فرارم نیز چنان دستم را پیچاند که احساس کردم تمام رگ های دستم پاره شده و هنوز هم بعد از دو ماه نمی توانم دستم را درست حرکت بدهم.
نمی دانستم چه کار کنم. از این وضعیت درخانواده احساس ناخوشایندی داشتم چون فکر می کردم دیگر چه درخانه باشم و چه نباشم فرقی نمی کند. پدرم بیشتر وقتش را در بیرون از منزل سپری می‌کند و هراز گاهی هم که اعضای خانواده دقایقی کنار یکدیگر هستند، درگیری داریم. این عوامل روی درسم اثر گذاشته بود و دچار افت تحصیلی شدم. در مدرسه دوستانی داشتم که آنها هم مشکلاتی شبیه خودم داشتند. حتی مشکل بعضی از آنها بیشتر ازخود من بود. صبا یکی از این افراد بود.او تا به حال چندین بار سابقه فرار داشت وقتی از مشکلاتم با او صحبت کردم ، تشویقم کرد که با هم فرار کنیم.
یکباره تصمیم گرفتم که خودم را از این شرایط خانوادگی نجات بدهم.پیشنهادش را قبول کردم و با صبا فرار کردیم و به منزل دوست پسر یکی از دوستان صبا رفتیم. برای به دست آوردن خرجی خود مجبور شدیم در یک مغازه روسری فروشی کارکنیم. ما صبح ها تا 12 شب کار می کردیم و شب ها به خانه فرهاد می رفتیم تا اینکه دیشب توسط ماموران گشت دستگیر شدیم.

اختلاف خانوادگی، آتشی که دامن کودکان را می گیرد

کارشناس مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان گفت: دربررسی زندگی این دختر جوان مشخص می شود که او بیشتر اوقات درخانواده اش احساس تنهایی کرده ، روابط والدین و دیگر اعضای خانواده با او دچار مشکل بوده و همین امر باعث شده که نتواند محبت و توجه کافی به فرزند داشته باشند.بنابراین در او این احساس به وجود آمده که از خانواده طرد شده است و موجب شده که او را به انحراف بکشاند.
وی افزود: خانواده که در آن محبت کافی به کودکان ، نوجوانان و جوانان عرضه نمی شود ، خانواده ای نابسامان است و موجب نارسایی در ابعاد مختلف رشد جسمانی ، روانی ، عاطفی و به خصوص اجتماعی آنان می شود. از عوامل بسیار مهمی که باعث شده این دختر از منزل فرار کند، اختلاف خانوادگی بین والدین است. زیرا آنچه که درخانواده او حکمفرما بوده، وجود یک نظام خشک و سختگیر درخانه بوده است. بدرفتاری‌های جسمی و طرد شدن از سوی خانواده، فرد را مجبور می کند که برای رهایی از درد ، رنج ، احساس حقارت و خرد شدن شخصیت خود از خانه بگریزد.
وی افزود: خانواده ای که پر از تشنج و اختلاف است ، نقش مهمی در کژرفتاری نوجوان دارد؛ زیرا منازعه پدر ومادر ، پرخاش ها وکشمکش های خانواده شرایط نامطلوبی برای زندگی فرزندان ایجاد می کند. هر چه میزان اختلاف بین والدین شدیدتر باشد، به همان مقدار نیز رفتارهای ناسازگرانه ، ضد اجتماعی و اختلافات شخصیتی را برای آنان به همراه دارد که یکی از این رفتارها فرار از منزل است. برای پیشگیری و عدم گسترش آسیب های اجتماعی از جمله دختران فراری باید سه اولویت توجه به خانواده ، توجه به افراد در معرض خطر و توجه به بزه‌دیدگان را مدنظر داشت. در اولویت اول یعنی همان خانواده  با حمایت از خانواده ، اتخاذ استانداردهای مناسب در ساخت و ساز مناطق مسکونی و توسعه روش های حل و فصل اختلاف خانوادگی، ارتقای مهارت‌های تربیتی والدین و حمایت از نوجوانان و جوانانی که دارای مشکلات هستند اقدام شود. درحقیقت می‌توان گفت که  عدم آگاهی والدین از مهارت‌های تربیتی، چگونگی ارتباط با فرزند و بی‌توجهی به فرزند وضعیتی را به وجود خواهد آورد که فرزندان محیط بیرون از خانه و معاشرت با دوستان و همسالان را به خانواده ترجیح دهند. محبت و توجه کردن والدین باید بدون قید و شرط باشد تا موجب رشد فرد شود و در درون او امنیت روانی – اجتماعی ایجاد کند.

فرار با صبا
دختری فراری : برای رسیدن به آرامش، رفتن را انتخاب کردم اما..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا