حوادث

از دختر بودن خود خسته شده ام. اختلال هویتی دارم.

از دختر بودن خود خسته شده ام. اختلال هویتی دارم.

اختلال هویتی یا همان اختلال تربیتی

 «دیگر از دختر بودن خودم خسته شده ام، از خودم خوشم نمی آید، دوست دارم پسر باشم و تنها آرزوی من این است که بتوانم پسر شوم، دلم می خواهد هرکاری که پسرها انجام می‌دهند را من هم انجام دهم…».

می خواهم پسر شوم

در اتاق باز شد، دختر جوان آرام روی صندلی نشست و بدون مقدمه پرسید: خانم من می خواهم پسر شوم می شود ؟ شما می توانید به من کمک کنید؟ دیگر از دختر بودن خودم خسته شده ام ، از خودم خوشم نمی آید؛ دوست دارم پسر باشم و تنها آرزوی من این است که بتوانم پسر شوم ، دلم می خواهد ، هرکاری که پسرها انجام می دهند را من هم انجام دهم. همیشه درخانه لباس های پسرانه به تن می کنم و از این رفتار لذت می برم؛ در دوران کودکی همیشه با پسرهابازی می کردم؛ اما وقتی کمی بزرگ‌تر شدم، از بازی کردن با پسرها منع شدم . دائما تنها بودم و هیچ وقت نتوانستم ارتباط خوب وتوأم با دوستی با دختران برقرار کنم. در مدرسه هم همیشه با همکلاسی هایم درگیر می شدم و آنها هم با من قهر می کردند.
به خاطر همین رفتارها تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخواندم بعد از ترک تحصیل اکثر اوقاتم در پارک ها سپری می شد، خیلی راحت با پسرها دوست می شدم اما بعد از مدتی روابط ما به سردی می گرایید؛ چون من نمی توانستم توقعات آنها را برآورده کنم.
همیشه حرف اول و آخر در خانه را پدرم زده است، او بسیار به من علاقه داشت و هر چیزی اراده می کردم برایم می خرید؛ مادرم نیز من‌را خیلی دوست دارد و مدام به من محبت می کند .

پدر و مادرم دختر دوست داشتند

من آخرین فرزند خانواده هستم ، پدر و مادرم غیر از من سه فرزند دیگر هم دارند که آنها همگی پسر هستند، آنها خیلی دختر دوست داشتند و برای اینکه یک دختر هم در بین فرزندانشان باشد، با به دنیا آمدن من خیلی خوشحال شدند و از بچگی به من محبت می‌کردند و هرچه می خواستم برایم فراهم می آوردند. با وجود محبت هایی که خانواده به من دارند، اما من اصلا از این وضعیت راضی نیستم و احساس تنهایی می کنم دلم می خواهد مثل پسرها کت و شلوار بپوشم، سوار موتور یا دوچرخه بشوم، دلم می خواهد در جمع های پسرانه حاضر شوم و با آنها هم صحبت شوم و خیلی از چیزهای دیگر؛ از جنسیتم راضی نیستم، ای کاش من هم یک پسر بودم .

اقدامات مشاوره ای

با توجه به نتایج مصاحبه و تست های شخصیت انجام گرفته مشخص شد که این دختر دارای اختلال هویت جنسی است، منظور از هویت جنسی یک شخص فرایندی است که طی آن فرد با جنسیت خودش به عنوان یک مرد یا یک زن پیوند شناختی و عاطفی پیدا می کند و در طی فرایند رشد روانی و جامعه پذیری نقش هایی متناسب را ازخود بروز می دهد. در این زمینه اقدامات درمانی شامل معرفی به روانپزشک، مداخلات روانشناسی در ابعاد فردی و خانوادگی و قرار دادن خانواده او درگروه های درمانی برای این دختر جوان انجام گرفت.

نقش خانواده در شکل گیری هویت فرزندان

کارشناس مرکز مشاوره آرامش با بیان اینکه خانواده نقش موثری در شکل گیری هویت فرزندان برعهده دارند اظهار داشت: این دختر از زمانی که متولد شده محیط مناسب و مساعدی برای پرورش بهنجار هویت جنسی او وجود نداشته است؛ به طوری که پدر شخصیت سلطه گری و مادر شخصیت سلطه پذیری داشته و این در حالی است که کودک در محیطی رشد می‌کند که پدر نقش اصلی را در زندگی خانواده و والدین با رفتارها و برخورد های نامناسب و شیوه های تربیتی اشتباه و غیرمنطقی این مسئله را بیشتر دامن می زند.
این روانشناس و کارشناس مشاوره گفت: اختلال هویت جنسی نشأت گرفته از ارتباطات بیمارگونه اعضای یک خانواده است. هویت جنسی کودک در دوران حساس اولیه رشد و در ارتباط با افراد خانواده از جنس های مختلفی شکل می گیرد.
وی افزود: با توجه به مطالب ارائه شده می‌توان نتیجه گرفت از آن جایی که مادر در محیط خانواده شخصیت منفعل و ضعیفی داشته است، هیچ گونه نقش تاثیرگذاری در تربیت و مدیریت خانواده نداشته و در فضای ارتباطات عاطفی درون خانواده فاقد حضور یا تاثیر گذاری روانی لازم بوده است.  کارشناس مشاوره مرکز آرامش گفت: فرایند هویت جنسی از تولد یک فردآغاز می شود و طی آن بزرگسالان به طور کلی به جنسیت زیستی نوزاد به صورت یک ویژگی تعیین کننده کاملا با اهمیت واکنش نشان می دهند؛ کودکان خردسال تا حدود 2 سال معمولاً از جنسیت زیستی و هویت جنسی خود چندان آگاه نیستند و پس از این سن است که خود را به صورت دختر و یا پسر می شناسند.

خسته شدم
از دختر بودن خود خسته شده ام. اختلال هویتی دارم.

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا