فرهنگ و هنر

بدن، اولین پالس‌های ارتباطی با مخاطب است / گفت و گو با حامد نصر ابادیان

بدن، اولین پالس‌های ارتباطی با مخاطب است / گفت و گو با حامد نصر ابادیان

بدن، اولین پالس‌های ارتباطی با مخاطب است / گفت و گو با حامد نصر ابادیان

 حامد نصرآبادیان متولد هفتم شهریور ۵۲، اهل بجنورد خراسان، فارغ التحصیل نمایش، کورئوگرافی ارمنستان است. این هنرمند از سال ۷۹ تا به امروز در دانشگاه‌هایی چون: دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اراک، سوره تهران، سپهر اصفهان، نبی اکرم تبریز،MMU مالزی و دو کالج در ترکیه و ارمنستان سابقه‌ تدریس دارند و نزدیک به ۶۲ اثر نمایشی کار کردهاست و 29 کارگاه داخلی و خارجی تاکنون برگزار کرده است. گفت و‌گویی با او داشته‌ام که در ادامه با هم می‌خوانیم.

***شما طراح حرکات موزون هستید. لزوم گنجاندن این درس در سرفصل‌های رشته نمایش چیست؟

بدن، اولین پالس‌های ارتباطی با مخاطب است / گفت و گو با حامد نصر ابادیان

حرکت، جوهره یک درام نمایشی ست و ریتم، هسته مرکزی حرکت. جدایی این دو از یکدیگر به مثابه سکوت ناهنجار و

افت اثر است. استفاده از بدن و حرکت در تئاتر همیشه جایگاه ویژه‌ای را برای بازیگران نمایش از آن خود می‌کند. اگر

نمایش، فاقد کلام گفتاری باشد و در دسته نمایش‌های بیکلام تعریف شود که زبان بدن و اعمال جسمانی بیانگر گفت وگوی

موجود در آن اثر می‌شود و اگر نمایش با دیالوگ یا حتی مونولوگ (تک گویی) باشد، بدن تکمیل کننده احساسات گفتاری

نمایشنامه است.

از آنجا که هر بازیگری با پا نهادن روی صحنه تئاتر- پیش از آنکه نخستین کلام از دیالوگ خود را بیان کند – با بدن خود

اولین پالس‌های ارتباطی را با مخاطب برقرار می‌کند؛ اهمیت آموزش این مهم در سرفصل نمایش آکادمیک بیشتر

احساس می‌شود.

البته به ضرس قاطع می‌توان گفت که نبود این واحد درسی بهتر از بودنش با معلم نا بلد است.

بدن، اولین پالس‌های ارتباطی با مخاطب است / گفت و گو با حامد نصر ابادیان

***از منظر تخصص خودتان، چه نقدی بر نمایش‌هایی که می‌بینید دارید؟

 

این روزها بیشتر سالن‌های تئاتر کشور درگیر show شده تا نمایش. گاهی شاهد اجرای نمایش‌هایی هستیم که دلیل قرار

گرفتن چند حرکت کلیشه و ورزشی و بدن نمایی مفرط را نمی‌فهمیم.

استفاده از بخش حرکت در برخی نمایش‌ها با مخاطب درست همان کاری را می‌کند که در فیلم‌های پیش از انقلاب،

سکانس‌های مربوط به رقص و کاباره می‌کرد. جذب و نگه داشتن تماشاگر و دوری از خستگی روند فیلم.

به جرات می‌توان گفت کارهای فاخر در حد دیگر کشورها در بخش حرکت به سالن‌های ما به دو دلیل ورود نمی‌کند:

ممیزی آثار و فقر آموزشی.

البته اینگونه به نظر می‌رسد که این کلاف سر در گم بیش از دو گره دارد. زمانی که پای هر کسی به حوزه بازیگری باز

می‌شود نباید انتظار آموزش آکادمیک یا چیزی مشابه این را داشت.

بدن، اولین پالس‌های ارتباطی با مخاطب است / گفت و گو با حامد نصر ابادیان

***شما در بسیاری از دانشکده‌های هنری تدریس می‌کنید. وضعیت علمی دانشجویان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

شاید به جرات بشود گفت که در دانشگاه‌های هنرهای نمایشی ایران تعداد اندکی مدیر قابل و دلسوز وجود دارد.

هیزم مشکل نمایش دانشگاهی درست از زمانی شعله ور شد که گزینه مصاحبه عملی از داوطلبان نمایش برداشته شد.

خاطرم هست که سال ۱۳۷۲ پس از دو مرحله کنکور وارد اتاق مصاحبه‌ای شدم که بزرگانی چون: سمندریان، ناظرزاده

و عزت ا… انتظامی از ما آزمون عملی می‌گرفتند. حالا بماند که خروجی‌های آن دوره شدیم: رحیمی، دادگر، نعیمی،

آقاخانی و…

آن سال بعد از ۳ مرحله کنکور ۳۵ نفر نشستیم سر کلاس. حالا این روزها بی هیچ کنکوری بالای ۸۰۰ نفر می‌نشینند!

 

***دانشجو گاهی اظهار نظر می‌کند که علت کم بودن فعالیتش به خاطر بی انگیزه بودن استاد است. به اعتقاد اینجانب این قضیه می‌تواند دوسویه باشد؛ یعنی مدرس خوب هم ممکن است با مشاهده‌ سطح پایین علمی دانشجو راغب نشود تلاش کند. روزگاری دانشکده‌های هنری علاوه بر آزمون کنکور، مصاحبه هم برگزار می‌کرد. دیدگاه شما چیست؟

 

ریشه تمام آسیب‌های زندگی فردی یا گروهی امروز ما “انتخاب ” است.

وقتی انتخاب درستی در مقام دانشجو صورت نگیرد؛ مدرس خوب هم تعریف نمی‌شود.

وقتی فضای مناسبی برای آموزش انتخاب نشود خروجی قابل تاملی در هیچ نیمسالی تقدیم به تئاتر کشور نمی‌شود.

بدن، اولین پالس‌های ارتباطی با مخاطب است / گفت و گو با حامد نصر ابادیان

***بعضی از دانشکده‌ها حتی کنکور هم برگزار نمی‌کنند. اختلاف سطح علمی دانشجویان به صورت محسوسی مشاهده می‌شود. یکی درگیر مقدمات است و یکی حرفه‌ای کار کرده است. این وسط معلم تکلیفش را نمی‌داند. راهکار شما چیست؟

معلم این روزها کارش دشوارتر از تصور همه مدیران و روسای دانشگاه‌هاست.

گاهی هر کدام از ما در کلاس با دانشجویانی سر کار داریم که یا فاقد تعادل روحی روانی‌اند یا مشکلات فیزیکی و

جسمانی دارند. ما باید از بُعد روانشناسی یا روانکاوی در کنار تخصصمان طوری رفتار کنیم که به کسی برنخورد و

دچار ناهنجاری بیشتری در سطح جامعه نشود و هنجارها هم به تکامل بیشتری برسند.

راهکار پیشنهادی من این می‌شود:

اگر دانشگاه برای روشن نگه داشتن چراغ دانشگاه؛ به دانشجو نیاز دارد که چرخه‌ مالی مجموعه بچرخد، همه

متقاضیان را ثبت نام کند؛ اما هرکدام را گروهبندی کند. یکی گروه الف و دیگری ب. هر دو گروه آموزش ببینند ولی هر

یک با هم گروهی و سواد هم سطح خود. تا بود دیگری باعث نابود دیگری نشود.

این میان حق الزحمه استاد را هم ارتقاء بیشتری دهد که دلسوزانه‌تر معلمی کند؛چرا که من معتقدم حقوق دریافتی یک

استاد مدعو دانشگاه، این روزها در حد توهین و شوخی بی شرمانه ای بیش نیست.

بدن، اولین پالس‌های ارتباطی با مخاطب است / گفت و گو با حامد نصر ابادیان

بدن، اولین پالس‌های ارتباطی با مخاطب است / گفت و گو با حامد نصر ابادیان

نویسنده : رضا مهدوی هزاوه

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا