فرهنگ و هنر

کمیک و ضد کمیک / نقدی بر اثار کمیک داستان محور

کمیک و ضد کمیک / نقدی بر اثار کمیک داستان محور

کمیک و ضد کمیک / نقدی بر اثار کمیک داستان محور

همه ی ما از دوران کودکی و نوجوانی با داستان های مصور آشنایی کامل داریم و شاید به یاد ماندنی ترین خاطرات ما از این دوران خواندن چنین قصه هایی باشد ، از جمله بهترین نمونه های آثار کمیک می توان به : جزیره اسرار آمیز ، و بیست هزار فرسنگ زیر دریا (ژول ورن) – نگهبانان (آلن مور) – مردان ایکس (کمپانی مارول ) و …اشاره کرد . داستان های مصور به واسطه پردازش تخیل و ارائه ی همزمان تصویر ، به شیوه ای نوستالژیک در تاریخ داستان نویسی تبدیل شده اند . در کشور ما هم این گونه آثار دارای طرفداران زیادی است  ولی امروزه با ورود تکنولوژی از توجه به این بخش هنری در کشورمان کاسته شده  . اشکالی که می توان از سینما در به کارگیری این گونه آثار برای ساخت فیلم گرفت این جاست که هیچ داستان مصوری را نمی توان به صورت یک تخیل مطلق تبدیل کرد و ما در آثار کمیک می بینیم که خواننده همواره  با پیش روی داستان و تصاویر ، گریز هایی به تخیل خود می زند و تصاویر کتاب را در ذهن  به حرکت در می آورد از طرفی آثار کمیک با درون مایه ی طنز و داستان های سبک قابلیت جهش به فیلمنامه هایی دراماتیک و جنایی را ندارند ، به طور مثال داستان مصور بتمن و یا اسپایدر من در سینمای هالیوود به صورت فیلم اکشن – فانتزی و یک درام معمایی ساخته شدند ، هر کدام از این فیلم ها یک شخصیت قهرمان و یک شخصیت ضد قهرمان دارند که برای پیش برد کشمکش های داستانی گاهی قهرمان از ضد قهرمان شکست می خورد و گاهی قهرمان به عنوان یک منجی بر می خیزد و به پیروزی می رسد . آثار کمیک باید در قالب کمیک باقی بمانند و اقتباس از این آثار نباید به گونه ای باشد که شخصیت های شکل گرفته تغییر صعودی یا نزولی داشته باشند .

کمیک و ضد کمیک / نقدی بر اثار کمیک داستان محور

زاویه دید در داستان های مصور بسیار مهم است و خواننده لحظه به لحظه با کمک زاویه دید داستان را پیش می برد ، ما در سینما شاهد تغییر زاویه دید از سوی سازندگان هستیم که این به ساختار و حتی محتوای این بخش از داستان نویسی صدمه می زند . علت اصلی پرداختن هالیوود به این گونه اقتباس ها را می توان سیاست پیش برد اهداف بلند مدت این صنعت سینمایی دانست برای نمونه سری فیلم های بتمن ساخته ی (کریستوفر نولان) بهترین نمونه از سیاست های این مجموعه می باشد در این فیلم  قهرمان ، شخصیت ثابت و یک پارچه ای ندارد و مدام از روی احساساتش تصمیم می گیرد و گاهی چهره ی ضد قهرمان پررنگ تر و محبوب تر به تصویر کشیده می شود ، استفاده از جلوه های بصری و تصاویر اکشن در این سری فیلم ها باعث فروش بالای همچون آثاری می شود و بینندگان زیادی را به خود جذب می کند . هالیوود با استفاده از این هنر بهتر می تواند تفکرات غربی خود را به بیننده دیکته کند ، به گونه ای که ما بعد از دیدن چنین آثاری دچار هیجان شده و به این نتیجه می رسیم که ای کاش همچنان ضد قهرمانی وجود داشت و فیلم ادامه پیدا می کرد . در صورتی که در آثار کمیک قهرمان شخصیتی مصنوعی و فرا انسانی دارد و هیچ گاه ضد قهرمان موفق به پیروزی در برابرش نمی شود . اگر خوب به لایه های درونی این گونه ژانر ها بپردازیم به این ننتیجه می رسیم که هدف اصلی سازنده ایجاد فضایی ضد قهرمانانه در جامعه است و این فضا تنها با تخریب ساختار کمیک اتفاق می افتد.

                                      کمیک و ضد کمیک / نقدی بر اثار کمیک داستان محور

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا