روانشناسی

در جست و جوی خوشبختی / راهی برای فرار از زندان

در جست و جوی خوشبختی / راهی برای فرار از زندان

در جست و جوی خوشبختی / راهی برای فرار از زندان

هر چه درباره خوشبختى بگوییم باز هم کم است؛چون یکى از دغدغه هاى مهم نوع بشر، رسیدن به خوشبختى، سعادت و موفقیت است که متاسفانه اغلب موفقیت را عامل خوشبختى مى دانند که این اندیشه، از بنیان غلط است. یکى از فلاسف ه هند معتقد است که خوشبختى از یک سرى شاد ىهاى کوچک تشکیل شده است؛ لذ تهاى کوچک، انسان را بشاش و سرحال نگه م ىدارد؛

در جست و جوی خوشبختی / راهی برای فرار از زندان

مثل لحظات دست کشیدن از کار و نوشیدن یک فنجان چاى یا قهوه به همراه کسى که با او احساس راحتى م ىکنید یا لذت بردن از پرتو خورشید در چل ه زمستان. دیدگا ههاى متفاوت وگاه متضادى درباره زندگى، خوشبختى و عوامل سعادت وجودداردو به گونه اى است که پار هاى از آنها حیر تآور و بعضى غیرقابل باور است: یکى از راه هاى رسیدن به خوشبختى این است که براى خوشحال کردن دیگران تلاش کنیم؛ زیرا وقتى باعث خوشحالى دیگران مى شویم، رضایت خاطر (شادى) آنها به ما نیز سرایت م ىکند. خدمت به خلق، وظیفه نیست؛ نوعى لذت است؛ زیرا به سلامتى و خوشى شما م ىافزاید. نادان، خوشبختى را در فاصله دور مى جوید و دانا آن را در وجود خویش رشد مى دهد. کار نه تنها زیربناى زندگى، بلکه اساس خوشبختى و سعادتمندى نیز هست.

در جست و جوی خوشبختی / راهی برای فرار از زندان

انسان به شمردن گرفتارى هایش انس گرفته، اما شادى ها را نمى شمارد. اگر شادى هایش را آن طور که باید بشمارد، مى بیند که خوشبختى و شادى زیادى براى او فراهم شده است. وقتى یکى از درهاى خوشبختى بسته مى شود، در دیگرى باز مى شود؛ اما چون مدت زیادى به در بسته نگاه مى کنیم، نمی توانیم درى که براى ما باز شده است را ببینیم. خوشبختى نه در تسخیر فل کالافلاك است و نه در حسا بهاى بانکى غیرقابل شمارش، بلکه در دستان ماست؛ دستانى که م ىتواند دنیایى را به مهر بسازد؛ شاد کند و خود نیز شاد شود.خوشبختى مثل قطره شبنمى است که هر صبح بر برگ گلى مى نشیند و ما آن را نمى بینیم و بى تفاوت از کنارش مى گذریم یا جوان ههاى کوچکى که مدت هاست در خاك باغچه مان روییده و هرگز آن را احساس نکرده ایم. خوشبختى همان فاخت هاى است که از ابتداى پاییز به تمناى گرماى دس تهایمان در پشت پنجره اتاق لانه کرده و هر روز صبح با صدایش از خواب برم ىخیزیم.بیشتر ما در زندگى خوشبختیم، اما چون آن را در جایى بیرون از زندگى خود تصور مى کنیم، هرگز نمى یابیمش. وقتى سالم و سرشار از نیرو و قدرت، براى امرار معاش، از خانه بیرونم ىرویم و شب با دستانى پر از مهر، سالم و فارغ بال به خانه باز مى گردیم، این نمونه اى از خوشبخت بودن است.چشم ها را باید شست؛ جور دیگر باید دید. خوشبختى از نظر سهراب سپهرى نگاه عاشقانه به هستى و شاید نگاهى کودکانه و بدون واسطه به جهان است؛ یعنى زدودن باورها و پندارهاى

در جست و جوی خوشبختی / راهی برای فرار از زندان

نویسنده : افشین طباطبایی – تحریریه سابت زندگی سالم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا