حوادث

زندگیم به جهنم بزرگی تبدیل شده است.نابودی زندگی من

زندگیم به جهنم بزرگی تبدیل شده است.نابودی زندگی من

«بارها به خانواده ام توهین کرد، بارها تهمت زد و هر چه با او صحبت می کردم، او با فریادهای بلند رعب و وحشت ایجاد می کرد و باعث برهم زدن آسایش و آْرامش خودم و فرزندم می شد و …»

پنج سال پیش با پسر خاله ام ازدواج کردم

زن جوان وارد اتاق مرکز مشاوره آرامش پلیس اصفهان شد و بعد از اینکه روی صندلی نشست، آهی کشید و گفت: پنج سال پیش با آرش که پسر خاله ام بود، ازدواج کردم؛ اما چند ماه هنوز از عروسی ام نگذشته بود که مشکلاتم شروع شد. همسرم با بد رفتاری، کج خلقی، عدم پرداخت نفقه و صلب آسایش زندگی را برایم مشکل کرد.
از همان ابتدا ریشه نفاق و ستیز در من شروع شد. لجبازی و عدم توجه و بی‌تفاوتی او من را آزار می‌داد از همین رو  چند بار موضوع را با پدر ومادرش درمیان گذاشتم؛ اما آنها توجه نکردند، من هم به خاطر اینکه دوستش داشتم و هم به خاطر حفظ آبرو به قول معروف سوختم و ساختم، اما او همچنان به رفتارهایش ادامه می داد و روزبه روز بر خشم من هم اضافه می شد.
با توصیه مادرم بچه دار شدم، گفتم شاید بهتر شود و سرش به سنگ بخورد؛ ولی او همچنان مخل آسایش و آرامش من بود ، این وضعیت ادامه داشت تا اینکه یک روز در جیب لباس آرش چند بسته کوچک مواد پیدا کردم و متوجه شدم آرش اعتیاد دارد، با دیدن موادها انگار تمام دنیا روی سرم خراب شد؛ تازه فهمیدم که چه بلایی به سرم آمده است و تمام رفتارهای آزار دهنده آرش مربوط به مصرف این مواد لعنتی است. موضوع را با پدرش در میان گذاشتم و او نیز آرش را به کمپ برد، ولی بعد از آن فقط دو هفته وضعیت خوب بود و رفتارش متعادل شد، ولی دوباره به سراغ مصرف مواد رفت و از دادن خرجی امتناع کرد. بارها به خانواده ام توهین کرد. بارها تهمت زد و هر چه با ایشان صحبت می کردم، او با فریادهای بلند رعب و وحشت ایجاد می کرد و باعث برهم زدن آسایش و آْرامش خودم و فرزندم می شد.الان هم من‌را از منزل بیرون کرده و قفل در را هم عوض کرده است. از این زندگی خسته شده ام؛ بارها فکر از بین بردن خودم و رها شدن از این وضعیت را گرفتم، من توقع زیادی ندارم فقط یک زندگی آرام و بی دغدغه می‌خواهم و نمی دانم با این وضعیت چکار کنم از شما می خواهم کمکم کنید…

اعتیاد و تاثیر آن در روابط زوجین

کارشناس مرکز مشاوره آرامش در این خصوص اظهار داشت: اعتیاد گرایش فرد به اصول اخلاقی، معنوی، و ارزش های اجتماعی را کاهش می دهد،به طوری‌که آسیب شناسان اجتماعی اعتیاد را به مثابه دو جنگ شیمیایی خانگی و جنگ بدون مرز می دانند.
وی افزود: اعتیاد یک روند تدریجی است و به آرامی از مصرف تفننی و مقطعی به مصرف جدی و دائمی تبدیل می شود. بعضی افراد ابتدا متوجه نمی‌شوند که چه اتفاقی برای آنها افتاده است؛ آنها زمانی متوجه می شوند که تغییرات ناخوشایندی دررفتارو حالات روحی آنها ایجاد شده است.
این کارشناس مرکز مشاوره آرامش گفت: با شدت گرفتن اعتیاد، فرد معتاد به ناچار وقت کمتری برای خانواده و وقت بیشتری برای مصرف مواد می‌گذارد. این به تدریج در روابط و تعامل زوجین تاثیر نامطلوبی می گذارد و محیط خانه را محیطی پر تنش همراه با اضطراب می کند و ایمنی و آسایش از منزل رخت می بندد. فرد را به سمت بد اخلاقی و تند خویی می برد. وی بیان داشت: فردی که معتاد است، تمایل به برقراری ارتباط با اعضای خانواده خود را از دست می دهد و کم کم قوانین جدی جای خود را از دست داده و قوانین و مقررات جدید را جایگزین و همه اعضا مجبورند ازاین قوانین جدید مثل حرف نزن ،احساس نکن ، اعتماد نکن و… تبعیت کنند.
کارشناس روانشناسی و آسیب شناس مسایل خانواده گفت: عدم مسئولیت پذیری ،ناتوانی دربرقراری ارتباط با دیگران، احساس شدید نیاز به تاثیر دیگران، ناتوانی در بیان خواسته و عدم رفع نیاز دیگران، خشم غیر قبل کنترلی در فرد معتاد به وجود می آید و این موارد مطرح شده باعث آشفتگی و بروز مشکلات در روابط زوجین می شود. کارشناس مرکز مشاوره آرامش اظهار داشت: با توجه به اینکه ازدواج یک امر طبیعی است و طلاق به معنی جدایی هر یک از طرفین در عدم رفع نیاز است، لذا فرد معتاد با توجه به وی‍‍‍ژگی‌ها و تغییرات خلقی که برای وی توسط مصرف مواد پیش می آید می تواند تاثیر مطلوبی در روابط زوجین گذاشته و آن ها را از هر بعد اجتماعی، اقتصادی، عاطفی، جدا کرده و آن ها را به سمت آشفتگی ببرد ، لذا پیشنهاد می شود قبل از ازدواج افراد جهت مشاوره به مراکز مشاوره مراجعه کرده تا در خصوص پیشگیری از این موارد تصمیمات صحیح اتخاذکند.

نابودی زندگی
زندگیم به جهنم بزرگی تبدیل شده است.نابودی زندگی من

یلدا توکلی – دفتر روزنامه نسل فردا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا