حوادث

مادرم را کشتم چون به من شک کرده بود

مادرم را کشتم چون به من شک کرده بود

مدتی بود که مادرم به رفت و آمدها و همچنین نحوه خرج کردن پول هایم شک کرده بود و همین موضوع باعث شد تا در روز جنایت و در حالی که از دستش عصبانی  شده بودم،در یک لحظه با چاقوی آشپزخانه به او حمله ور شده و ضربه ای را به پهلویش وارد کنم و….

همسرم به خانه باز نگشته است

یکی از اتباع افاغنه مقیم ایران، با مراجعه به یکی از کلانتری های پایتخت به مأموران اعلام کرد که همسرش از منزل خارج و دیگر مراجعتی به خانه نداشته است .
شاکی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت :زمانی که به خانه آمدم،همسرم در خانه حضور نداشت. از پسرم فرهاد پرسیدم که مادرش کجاست که عنوان داشت او به همراه مادرش و برای انجام تسویه حساب به محل کارش (‌‌محل کار فرهاد ) رفته و پس از تسویه حساب و در مسیر بازگشت به خانه ، همسرم جهت انجام خرید از وی جدا شده و پس از آن دیگر از او هیچ خبری نداریم .
با توجه به اظهارات شاکی پرونده ، کارآگاهان به محل کار فرهاد در یک کارگاه چرخکاری رفته و در تحقیقات از صاحبکار فرهاد اطلاع پیدا کردند که فرهاد در ماه شهریور، نسبت به انجام تسویه حساب با صاحبکارش، اقدام کرده است. صاحبکار سابق فرهاد به کارآگاهان گفت : 20 آبان ماه فرهاد طی تماس تلفنی از من خواهش کرد در صورتی که پدرش به سراغم آمد ، به دروغ عنوان کنم که فرهاد به همراه مادرش به مغازه من آمده و حتی خواست که به پدرش بگویم که او به همراه مادرش و پس از گرفتن مبلغ 800 هزار تومان بابت تسویه حساب ، مغازه را ترک کرده است  .

ناپدید شدن فرهاد

با تحقیقات به عمل آمده از صاحبکار فرهاد و محرز شدن کذب بودن اظهارات و گفته های فرهاد به پدرش، کارآگاهان به محل سکونت شاکی پرونده مراجعه و اطلاع پیدا کردند فرهاد نیز ناپدید شده است.
در تحقیقات محلی پلیس اطلاع پیدا کردند که در روز ناپدید شدن مادر فرهاد، او به همراه یکی از دوستانش در حال انتقال یک عدد چمدان مشاهده شده است .
دستگیری دوست فرهاد
با شناسایی دقیق دوست فرهاد به نام ابراهیم 15 ساله، وی دستگیر و در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : من و فرهاد با یکدیگر حشیش مصرف می کنیم ؛ فرهاد با من تماس گرفت و از من خواست تا به خانه شان بروم ؛ زمانی که وارد خانه شدم ، فرهاد من را بالای سر جنازه مادرش برد و آنجا بود که متوجه شدم فرهاد، مادرش را با چاقو  کشته است. به درخواست فرهاد ابتدا آثار خون را از روی زمین پاک کرده و جنازه مادرش را داخل یک چمدان قرار دادیم تا آن را به محوطه سبزیکاری در همان نزدیکی محل زندگی فرهاد ببریم ؛ در آنجا بود که فرهاد با تهیه مقداری بنزین ، اقدام به آتش زدن جسد مادرش کرد و پس از آن هر دو نفر از محل خارج شدیم .

دستگیری فرهاد و اعتراف به جنایت

با انجام اقدامات پلیسی ، سرانجام مخفیگاه فرهاد شناسایی و عامل اصلی جنایت دستگیر شد. فرهاد صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت : مدتی بود که مادرم به رفت و آمدها و همچنین نحوه خرج کردن پول هایم شک کرده بود و همین موضوع باعث شد تا در روز جنایت و در حالی که از دستش عصبانی شده بودم ، در یک لحظه با چاقوی آشپزخانه به او حمله ور شده و ضربه ای را به پهلویش وارد کنم؛ در حالی که مادرم بر روی زمین افتاده بود ، به بیرون از خانه آمده و شروع به کشیدن سیگار کردم ؛پس از تمام شدن سیگار و مراجعت به داخل خانه ، متوجه شدم که مادرم فوت کرده؛ بلافاصله با ابراهیم تماس گرفته و بدون آنکه چیزی  به او بگویم ، از او خواستم تا به منزلمان بیاید و جسد را به خارج از خانه منتقل کنیم.

قتل

 

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا