فرهنگ و هنر

فیلم سینمایی “این زن حقش را میخواهد” ساخته محسن توکلی

فیلم سینمایی “این زن حقش را میخواهد” ساخته محسن توکلی

داستان “فیلم سینمایی این زن حقش را میخواهد” چیست؟ ” این زن حقش را میخواهد” به چه میپردازد؟

فیلم سینمایی« این زن حقش را می خواهد» به کارگردانی محسن توکلی که این روزها بر پرده سینما ساحل اصفهان نقش بسته است، فیلمی آشفته و اسطوره محور از انسانی تا ابد منفور است که توانسته با چهره ای بازسازی شده از یک شخصیت واقعی پدیده ای دراماتیک را رقم بزند . محسن توکلی به‌شدت بیننده را هیجان زده می انگارد؛ در صورتی که پدیده سینما یک پدیده ذاتی است که می تواند عواطف انسانی را در انگیزش های اجتماعی کنترل کند.  چنین واقعه ای به صورت متناسب در این فیلم شکل نمی گیرد، میترا حجار و لعیا زنگنه به نقطه ای از بازیگری می رسند که به آن گرداب دراماتیک گفته می شود. در این گرداب کارگردان سعی می کند کلیه کنش‌های بازیگر را تحت الشعاع فیلمنامه ای قرار دهد که به ظاهر مستند است و در واقع چنین ویژگی تماشا نمی شود .

افکار فئودالیته شده مخاطب

در برخورد اول هنگامی که مخاطب با چنین کنش های نسبتا ناهنجاری روبه رو می شود، یک واکنش دراماتیک از خود بروز می دهد که تا حد زیادی به جذابیت فیلم کمک کرده است . داستان زنی که حقش را می‌خواسته یا می خواهد یک داستان فئودالیته شده است که توانایی پرداخت‌های منسجم داستانی را ندارد . اما از حق نگذریم، فیلمنامه‌نویس کارش را بلد بوده، چرا که توانسته قصه ای را تعریف کند که مخاطب تا انتها آن را دنبال کند، اما در اینکه چه مفهومی را می خواهد به مخاطب خود انتقال دهد، کمی مردد است . البته لزوما همه فیلم های سینمایی نباید پیامی را به مخاطب ارائه کنند، اما آنچه را که باید از چنین فیلمی نتیجه گرفت، جنگ بر سر عشق و خیانتی است که هنوز به طور دراماتیک شکل نگرفته است . عشق ابتدا باید پایه ریزی داستانی شود و در انتها خیانت به یک سوژه پرده محور در قاب سینما برای روایت تبدیل شود؛ اما توکلی نشان داد که بیشتر سعی دارد با استفاده از سابقه بازیگران و مهارت اندکشان در بیان احساسات شخصیت داستان را در زیر تصویر پنهان کند . از دید یک مخاطب جدی هرگز جای پذیرش وجود ندارد که چرا چنین احساسات فراگیری در یک داستان فئودالیته مدرن شده به یکباره تبدیل به خیانت‌های افراطی احساسی می‌شوند. اما برای عموم مخاطبان چنین ویژگی، بسیار جذاب و اتفاقا سینمایی تلقی خواهد شد؛ زیرا این نویسنده است که برداشت خود را به قصه تزریق کرده نه یک پدیده دراماتیک که قصه را به سوژه ای برای ژست روشنفکر جامعه تبدیل می کند .

پایان داستان ” این زن حقش را میخواهد”

از بین مخاطبانی که به طور جدی داستان های سینمای ایران را دنبال می‌کنند اگر یک پرسش آماری داشته باشیم، به راحتی متوجه آن می شویم که مخاطب هرگز نمی‌خواهد پای قصه ای بنشیند که در حال پند و اندرز گویی است؛ بلکه دوست دارد قصه‌ای را تماشا کند که در آن کشفیات درون‌متنی و برون متنی موجود باشد؛ خوشبختانه چنین واقعه ای در این فیلم مشاهده می شودف اما مسئله اصلی آنجاست که فیلم این کشفیات را به یک سری تعاملات دراماتیک متضاد در داستان تبدیل کرده است که اصلا همخوانی ذاتی با اصل فیلمنامه‌نویسی ندارند. این ویژگی به خودی خود منفی نیست، اما باید این نکته را در نظر داشت که هر ویژگی می تواند مخرب ویژگی‌های دیگر یک فیلمنامه باشد. در کل باید بگویم این زن حقش را می‌خواهد. یک فیلم متعادل روبه مرگ است؛ چرا که هنوز توانایی ارائه مستندات قوی روایتی را پیدا نکرده است .

این زن حقش را میخواهد
فیلم سینمایی “این زن حقش را میخواهد” ساخته محسن توکلی

علی رفیعی وردنجانی – روزنامه نسل فردا

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا