حوادث

قتل فجیع دختری که میخواست ازدواج کند.

قتل فجیع دختری که میخواست ازدواج کند.

مرد در توضیحاتش گفت توسط چهار نفر مرد دیگر به همراه دختر مورد علاقه اش دزدیده شده بود و آن چهار نفر آن دختر را به قتل رساندند  و شرط نجاتش را گردن گرفتن قتل دختر عنوان کرد… آنها مرا با آن دختر بزور بردند و مرا مجبور کردند قتل را گردن بگیرم.

مردی به نام حمید که 35 سال سن داشت و در سال قبل قتل وحشتناکی را انجام داده بود توسط پلیس دستگیر شد و همان اول اعترافاتش درباره جنایتی که انجام داده بود را شروع کرد.

حمید گفت : 29 بهمن سال 1394 که روز پنجشنبه بود با دختری که دوست داشتم به یک طباخی برای خوردن صبحانه رفتیم. آن طباخی در تهرانپارس بود. بعد از صرف صبحانه به ماشین که وارد شدیم عاطفه به خانواده ام فحش داد و من هم از کنترل خارج شدم و برای اینکه دیگر ادامه ندهد دستم را روی گردنش گذاشتم و بعد از چندی فهمیدم او تمام کرده است. از اینکه جسد در صندلی جلوی ماشینم بود میترسیدم و تصمیم گرفتم به طرف خانه ام بروم. خانه ام سمت ایوانک بود. جنازه عاطفه را به خانه ام بردم سپس رفتم چاقوی تیزی خریدم و برای اینکه لو نروم جنازه را تکه تکه کردم. دست و پای او را در یک کیسه و قسمت بالای بدن را در یک کیسه دیگر گذاشتم و در سطل زباله انداختم اما یکی از بسته ها پیدا شده است.
بازسازی صحنه جرم توسط پلیس انجام شد. بعد از 7 ماه از وقوع این حادثه حمید در نامه ای ادعای جدیدی برای بازپرس نوشت. حمید به دادسرای امورجنایی امد و موارد تازه ای را گفت. او گفت:  عاطفه و من بهم علاقه مند بودیم و چندسال بود که با هم و با اطلاع خانواده ها ارتباط داشتیم . قرارمان را برای ازدواج گذاشته بودیم . پنج شنبه ای که برای خوردن کله پاچه رفته بودیم پس از صرف صبحانه و وارد شدن به ماشین تصمیم گرفتیم به بازار برویم. در راه یک پراید و پرشیا جلوی ما را گرفتند و مردی که اسلحه داشت به طرف ما آمد و در حالی که اسلحه داشت به من گفت به سمت جنوب تهران بروم و خودروی پراید و پرشیا هم به دنبال ما بودند. به بیابانهای اطراف رسیدیم. آنها عاطفه را کشتند و جسدش را تکه تکه کردند و خواستند مرا بکشند هرچه التماس میکردم مرا نکشید قبول نمیکردند تا اینکه یکی از آنها گفت در صورتی رهایت میکنیم که قتل را به گردن بگیری و اگر این کار را نکنی برمیگردیم و وحشیانه میکشیمت من هم به ناچار قبول کردم.

او گفت آن چهار مرد میگفتند والدین عاطفه چون تو عاشق دخترشان بودی میبخشنت. اما الان که به اعدام محکوم میشوم تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم. من عاطفه را نکشتم. با اینکه همه شواهد علیه حمید بود اما بازپرس دستور داد تا به این ادعا جدید و عجیب او رسیدگی شود.

قتل فجیع دختری که میخواست ازدواج کند

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا