همه چیز درباره مرگ عباس کیارستمی

همه چیز درباره مرگ عباس کیارستمی

جند هفته قبل عباس کیارستمی کارگردان بزرگ سینمای ایران فوت شد. درباره مرگ او بحث های زیادی شد. در زیر کل داستان مرگ کیارستمی را از زبان پزشک فرانسوی که آقای کیارستمی تحت معالجه ایشان بود میخوانید:

این مصاحبه بر اساس روزنامه شرق است:

آیا تصمیم آقای کیارستمی برای رفتن به پاریس تصمیم غلطی بود؟

اولا نباید این سوال را پرسید. آقای کیارستمی بیماری انعقاد خون داشت و چون خطر آمبولی او را تهدید میکرد داروی ضد انعقاد خون به ایشان داده شده بود. عباس کیارستمی دو مرتبه به هماتوم دچار شده بود و خون در بخشی از مغرش جمع شده بود. بار اول که زمان وقوع آن معلوم نیست عواقب خطری نداشته است. در سی‌تی‌اسکن قبل از رخ دادن هماتوم دوم،  هماتوم ابتدایی را دیدیم. علت فوت کیارستمی این بود که در بخش دوم مغزش هماتوم دوم رخ داد.این به این دلیل بود که با دو هماتوم نمیتوانست به زندگی ادامه دهد. البته بعضی هماتوم ها به آسانی قابل درمانند. بهترین اتفاقی که بیمار میتوانست برایش رخ دهد در این شرایط این بود که سالها به زندگی نباتی ادامه دهد. پزشکان مغز و اعصاب بیمارستان Sainte Anne پاریس گفتند هیچ کاری انجام ندهید. جراحی به هیچ وجه نکنید. زیرا او فوت میکند. ساعت 6 صبح عباس تقریبا مرده بود. چشمانش باز بود و سیاهی چشمش و قرنیه اش بزرگ شده بود که این وضعیت مرگ مغزی نام دارد. یعنی مرگش در یک لحظه اتفاق افتاده بود. قرار بود کیارستمی روز بعد از بیمارستان ترخیص شود و تا روز مرگش همه چیز تحت کنترلمان بود.

آیا روند معالجه عباس کیارستمی درست بود؟ چه نظری راجع به عمل جراحی او دارید؟

براساس اطلاعاتی که پزشکان ایرانی به ما داده بودند،بیماری او با یک پولیپ خوش‌خیم شروع شده بود. فکر میکنم پزشکان صادقانه هر چه که اتفاق افتاده بود به ما گفتند. اما نگفتند که اشتباهات زیادی کردند. پزشکان ایرانی گفتند عواقب زیاد و غیر معمولی بعد از عمل جراحی ایجاد شد. اکنون نمیتوانم بگویم آنها خطایی کرده اند زیرا با متد جراحی ایران آشنا نیستم. ولی عفونت خطر جراحی روده است. عباس دچار Peritonitis  شده بود و این اتفاق در یکی دو درصد افراد رخ میدهد . آنها همچنین حالب را قطع کرده بودند که در عمل جراحی این اتفاق خیلی کم پیش می آید و ما ممکن است هر 10 سال یکبار با چنین موردی برخورد کنیم. کیارستمی بعد از عمل به 3 مشکل دچار شده بود که خیلی کم اتفاق می افتد. من دقیق نمیتوانم بگویم پزشکان دچار پیچیدگی شده اند یا اشتباه کرده اند که از پس این مشکلات بر نیامده اند. زیرا من عمل را ندیده ام تا بتوانم درست جواب دهم. اما باید بگویم بعد از عمل او درست مداوا نشده است. البته بازهم باید بگویم من با روش های درمانی پزشکان ایرانی آشنا نیستم. تعبیه دبل جی و  نفروستومی درست بود. اما دلیل خارج کردن آنها را نمیدانم. دلیلشان این است که حالب ترمیم شده و طبیعی بوده است. باید تا زمانی که خطر عفونت وجود داشت دبل جی نباید خارج میشد.

ارزیابی شما از تشخیص اولیه نوع پولیپ چیست؟

در کشورهایی مثل آفریقای شمالی،ایتالیا ،عربستان سعودی،یونان  و ایران خوردن زیاد آنتی‌بیوتیک رایج است. آمریکایی ها هم این کار را انجام میدهند اما بیمارانشان را به پاریس نمیفرستند.ما بیشتر با بیماران دیگر کشورها برخورد میکنیم. این بیماران بدترین میکروبها را دارند و برای اینکه با میکروب مقابله کنند از آنتی بیوتیک مخصوص حیوانات استفاده میکنند. عباس سه نوع از بدترین میکروبها را گرفته بود ولی این میکروبهایش کنترل شده بودند و عفونتش هم برطرف شده بود اما آبسه هنوز وجود داشت. آبسه ها تخلیه شده بودند. ما بار دیگر نفروستومی و دبل جی تعبیه کردیم. کلیه هم از عفونت پر شده بود که تخلیه شد. ما پیشنهاد دادیم از بیمارستان زودتر ترخیص شود تا عفونتهای بیمارستان را نگیرد. برنامه بدین شکل بود که با 5 یا 6 ماه استراحت کردن در منزل با انجام عمل پایانی کاملا خوب شود. اما عباس درگذشت و دلیل آن عمل های جراحی اولیه بوده است.  من فقط میتوانم بگویم به سه مورد از بدترین عواقب پس از عمل دچار شده است و عفونت هم درست کنترل نشده بود. البته من امکانات ایران را نمیدانم به چه صورت است.
مورد دوم که  بعد از عمل جراحی دوم (به علت خونریزی)  اتفاق افتاد انعقاد خون بود.

آقای دکتر چقدر احتمال دارد خونریزی بعد از عمل جراحی اول  به علت استفاده از دستگاههای رقیق کردن خون (مانند پلاویکس)اتفاق افتاده باشد؟

خونریزی داخلی این بیمار هم خیلی پیچیده بود و من تا حالا با چنین مشکلی مواجه نشده بودم. دلیل آن به نظر من مصرف داروی ضدانعقاد بوده است. جراحی همزمان با مصرف داروی پلاویکس انجام شده است. فقط 3 یا 4 روز قبل از عمل مصرف این دارو متوقف شده بود. این زمان خیلی کم است و باید حداقل از هشت روز قبل مصرف این دارو متوقف میشد. من نمیتوانم درک کنم چگونه یک بیمار از همه جا میتواند دچار خونریزی شود. این مسئله غیرممکن است. اولین هماتوم احتمالا در همین موقع اتفاق افتاده است و بیمار باز هم برای خونریزی آماده بوده است. جراحی روده امکان ندارد باعث خونریزی سینه شود. احتمال دارد در معده خونریزی اتفاق بیفتد که آن هم با حالبی متوقف شده بود اما خونریزی اتفاق افتاده در سینه؟؟؟؟ با خواندن گزارش مبنی بر خونریزی معده و سینه فهمیدم هماتوم ابتدایی در همان موقع اتفاق افتاده است.
درباره مراقبت های پس از عمل جراحی و روند درمان عباس کیارستمی چه نظری دارید؟

بدترین اتفاقی که برای عباس رخ داده است التهاب صفاق بوده است که همان نشتی بوده که پزشکان اول آن را ندیدند و بعدها آن را دیدند که اشتباه است. محل برش روده او هم بحث بر انگیز است. اما من دقیق نمیدانم پولیپ کجا بوده است پس نمیتوانم نظر بدهم. فقط در عمل جراحی بعدی یک کلستومی هم تعبیه کردند. من در حدی اطلاعات ندارم که بتوانم اظهار نظر کنم و عملکرد جراح را ارزیابی کنم. ما نمیدانیم جراح میخواسته غده خوش خیم بردارد یا غده بدخیم. پولیپ بعد از عمل خیلی راحت آسیب شناسی میشود و میتوان به خوش خیم و بد خیم بودن آن پی برد.اما بعضی اوقات بدون اطلاعات کافی جراحی انجام میشود و  جراحان عملی که برای برداشتن غده بدخیم میکنند همان عمل را برای برداشتن غده خوش خیم میکنند و بعد به بیمار میگویند غده ات خوش خیم بود. در اینجا اگر ما در تشخیص اولیه مان دچار شک شویم 7 مرتبه نمونه برداری انجام میدهیم.
آیا مطلبی هست که بخواهید بگویید؟

من با عباس صحبت کردم . او کمی گیج شده بود برای همین ما او را به ICU بردیم. وقتی بهتر شد درباره نفروستومی و بیوبسی برایش توضیح دادم. عباس گفت هیچ استرسی ندارم و خیالم راحت است. او با اینکه مرا نمیشناخت به من اعتماد کرد و خوشحال بود که اینجاست.
این گفتگوی بهمن کیارستمی پسر عباس کیارستمی با پزشک معالج او پروفسور بریس گایه بود. ایشان فوق تخصص جراحی گوارش هستند. فایل صوتی این گفتگو در اختیار ماینده وزارت بهداشت،دکتر پایدار قرار داده شد. بعد از فوت عباس، بهمن پسرش بارها از جراح و پزشک معالج پدرش ، دکتر احمد میر خواست تا گفتگو کند اما این پزشک قبول نکرده است.