نقد کتاب شرق شناسی ادوارد سعید
شرق شناسی ادوارد سعید
مطالعات پسا استعماری، با انتشار کتاب «شرقشناسی» «ادوارد سعید» منتقد آمریکایی فلسطینیتبار در سال 1978 م شروع شد. پژوهش سعید که مبتنی بر دیدگاههای «فوکو» و تا حدودی «گرامشی» است، دستور کار مطالعه فرهنگها و ادبیات غیرغربی را بهطورکامل تغییر داد و موجب سوق آن به سمت نظریه پسا استعماری شد. تأثیر کتاب شرقشناسی سعید، آنچنان فراگیر بود که انجمنهای شرقشناسی مورد انتقاد سعید نیز به تدریس این کتاب در دورههای آموزشی خود پرداختند.
شاخص ترین کتاب سعید
شرقشناسی در میان آثار سعید، شاخصترین کتاب وی به شمار میرود که تا پیش از ترجمه به زبان فارسی به 25 زبان زنده دنیا ترجمه شده است و این برای خود سعید هم تعجبآور بود که چگونه کتابی که ناشران نیویورکی رد کرده بودند و از چاپ آن امتناع میورزیدند، در مدت کوتاهی، چنین مورد اقبال جهانیان قرار گرفته است. این کتاب در ایران ابتدا با ترجمه «عبدالرحیم گواهی» از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شد و پس از آن نیز موسسه انتشارت امیرکبیر، ترجمهای از این کتاب را که توسط «لطفعلی خنجی» انجام شده است، برای دومینبار تجدید چاپ کرد.
جریان پسا شرق شناسی
شرقشناسی موجب ایجاد سیطره معرفتی بر محافل دانشگاهی شده که به جریان پساشرقشناسی نامور شده است. البته تجدید نظرهایی در این نظریه توسط وی صورت گرفته است. شرقشناسی ادوارد سعید دارای مقدمهای مبسوط و سه فصل طولانی است. سعید در مقدمه کتاب خود، به تبیین مفاهیم شرقشناسی و توصیف روش نگرش و دریچه نگاه خود به مسئله و طرح دل نگرانیاش درباره کتاب، همینطور تأثیر زندگی خویش بر نگارش کتاب دست زده است.
فصل اول
او در فصل اول با عنوان دامنه شرقشناسی، دایره وسیعی پیرامون همه ابعاد موضوع رسم کرده است.
فصل دوم
در فصل دوم که ساختارها و تجدید ساختارهای شرقشناسانه نام دارد، کوشیده است تحولات شرقشناسی نوین را از طریق توصیف زمانی و تاریخی پیگیری کند .
فصل سوم
در فصل سوم با عنوان شرقشناسی معاصر، تحلیل دوره جدید را مدنظر قرار داده است. سعید برای اصول معرفتی که در کتاب شرقشناسی مطرح کرده است نوشتههای رماننویسان، شاعران، سیاستمداران، زبانشناسان، تاریخنگاران و مقامات رسمی اروپایی، نوشتههای مارکس در روزنامههای هند، نوشتههای سیلوستردوساکی، ارنست رنان، ماجراجویهای ریچارد برتون و تیای لارنس سخنرانیهای لارنس بالفور و تلگراف فرمانداران انگلیسی در مستعمره مصر را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
منظور از شرق شناسی
منظور سعید از اصطلاح شرق شناسی، مجموعه شیوههای متنی یا اشکال از قدرت و دانش است. شرق شناسی به نقد کوبنده شیوه معرفی شرق به ویژه خاورمیانه اسلامی در متون غربی در طول تاریخ به خصوص در قرن نوزدهم یعنی دوران اوج گسترش امپریالیسم میپردازد. سعید نخستین کسی بود که شرق شناسی را به عنوان یک گفتمان مطرح ساخت و نشان داد که چگونه چارچوبهای ایدئولوژیک و فرهنگی کشورهای استعمارگر میتواند بر نگرش مردم بومی کشورهای استعمار شده نسبت به خودشان نیز تأثیرگذار باشد. به باور سعید، شرقشناسی دانش مورد نیاز برای قدرت امپریالیسم و مستعمرهگرایی بوده که غالباً در آثار هنری، ادبی، سفرنامهها و تاریخنگاریها بازتاب یافته است. در این آثار شرق و بعدها اسلام به مثابه «دیگر» بازنمود میشوند، «خود» غربی که در محور خیر و نیکی قرار دارد در برابر «دیگر» که در محور شر جای دارد، تعریف میشود.
سعید توانست روشن کند که مجموعه اندیشهها در دنیا اروپا محور است و این که اروپا چطور توانسته از همین طریق هژمونی خود را در جهان غالب سازد. هدف کتاب سعید اثبات این نکته است که هر گونه فعالیت مستشرقان، اعم از پژوهشهای تاریخی، هنری و حتی موسیقایی، ابزاری در دست استعمار و در خدمت امپریالیسم است. مهمترین استدلال سعید در نظریه شرق شناسی خود این است که متون شرق شناسانه نه فقط میتوانند معرفت ایجاد کنند، بلکه واقعیتی را که ظاهراً توصیف میکنند نیز میتوانند خلق کنند.
به مرور زمان چنین معرفت و واقعیتی، سنتی را تولید میکند که پس از آن به همه معارف بعدی، در باب شرق شکل میدهد. به علاوه این سنت معرفتی آن چنان به ساختارهای قدرت اقتصادی و سیاسی گره میخورد که برده استعمار میشود؛ در واقع، سنت مذبور دلایل آمال استعمارگران را بیان کرد و در ادامه، استعمارگری را توجیه نمود. در آخر این نوشتار به جملهای از ادوارد سعید میپردازیم؛ وی چنین میآورد: شرقشناسی، برای تعیین استراتژی خود همواره به صورت ثابتی بر این برتری موقعیت خویش که در همه روابط، غربیها را نسبت به شرق در موضع بالاتری قرار میدهد که هرگز دست بالای خویش در همه امور را از دست ندهند، تکیه میکند.
نویسنده : زهرا آقایی