فرهنگ و هنر

نقد فیلم سینمایی زرد

فیلم زرد مصطفی تقی زاده

فیلم سینمایی «زرد» به کارگردانی مصطفی تقی زاده چندی است که در سینمای ایران خودنمایی می‌کند. این فیلم که مانند هر فیلم دیگر ایرانی اجتماع کشور را متزلزل نشان می‌دهد و این کژاندیشی را مبنای درام قرار داده است. متاسفانه این روزها ناقدین سینما که تعدادشان از مولفان بیشتر است، چهره روشن فکر به خود می‌گیرند و این اثار را به زور کلمات لاعلاج به فلسفه شرق الصاق می‌کنند. اساس تغییر زمان و مکان در ادبیات فیلم نامه این اثر به طرز غیر قابل باوری انعطاف پیدا کرده است. چرایی این پدیده که سینمای کشورمان اصرار بر رویکرد اجتماعی خود دارد و داستان را با محوریت باورهای نادرست خود روایت می‌کنند در واقع به اندیشه غیر مولفانه، مولف باز می‌گردد.

کجای این همه خاطره

آنچه از سینمای کلاسیک در ایران بر جای مانده تنها خاطراتی است که ما می‌توانیم از فیلم‌هایی همچون، ماهی‌ها عاشق می‌شوند، هامون، روبان قرمز و … بر جای مانده است و مولفان با وجدان و اگاهی کامل بر موضوع جامعه را در گیر نظریات خود می‌کردند. اکنون جا به جا شدن این دو مولفه در سینما (ابتدا پژوهش و تحقیق و سپس تفسیر و ارائه) تعابیر غیر قابل تصوری را در ذهن مخاطب پرورش می‌دهند. به عنوان مثال مخاطبی که فیلم جدایی نادر از سیمین را برای بار اول می‌بیند با مخاطبی که فیلمی را به زردی این اثر تماشا کرده هر دو با یک چشم به جایگاه مولف در سینما می‌نگرند اما تفاوت در نوع برخورد، درک و فلسفه مولف به طور واضح قابل لمس است. به همین منظور هنگامی که ساره بیات در هر دوی این آثار به ایفای نقش پرداخته است و تمام مهارت و قدرت بازی خود را در جدایی به مخاطب ارائه داده دیگر جذابیتی برای بیننده نخواهد داشت؛ چه در قامت یک شخصیت مستاصل چه در قامت یک چهره و یا سلبریتی. امروز خاطرات در سینما نقش مهمی را ایفا می‌کنند و طبیعتا بهره برداری از این موقعیت دراماتیک می‌تواند ابزار قدرتمندی برای کارگردانان جویای نام باشد. این فیلم به همان اندازه به سبک و سیاق فرهادی‌ها در سینما شبهات دارد که به سریال خط قرمز نزدیک است. سینما جایی برای ارائه اخلاقیات ناهنجار در باور هنجار پذیر جامعه است اما این ارائه تنها در صورتی از سوی فرد مورد خطاب پذیرفته می‌شود که پشتوانه‌ای در حجم اندیشه و وجود مابه ازای بیرونی آن در جامعه طلب کند. این سبک خاطره بازی در سینما تنها الگویی است که مخاطب را به یک منتقد تمام عیار تبدیل می‌کند تا بر سر خاطرات خود مردانه به نبرد بپردازد.

نقش خاطره می زند دات کام

بهرام رادان اگر چه مدرک و پیشینه قابل درکی دارد اما برای اهالی سینما به عنوان یک بازیگر مستعد و پر تلاش در این زمینه محسوب نمی‌شود چرا که سبک، پوشش ظاهری و چهره مدل گونه او انگیزه آفرینش را از ناقدین سلب کرده است. ثبات در بازیگری و رفتار در سینما موجب خاطره سازی برای جامعه خواهد شد، به عنوان مثال رفتار چهره‌هایی که در کار مدلینگ پیشرفت می‌کنند و در کار موسیقی و سینما نیز می‌توانند سبک منحصر به فرد خود را داشته باشند همواره الگوی نمادینی برای جامعه تلقی می‌شوند. این اسمان زرد کم عمق در خاطرات سینمای ایران دل به آژانس شیشه‌ای خود بسته که هیچ دورنمایی را برای بینندگان در نظر نگرفته است. باید اعتراف کرد فیلم زرد دارای فواید دراماتیک بالایی است اما این فواید هیچ کدام دلیلی بر پنهان سازی چهره مخرب داستان در قامت سینمای ایران نمی‌باشند. در واقع شمایلی که ساختار دراماتیک داستان نمی‌تواند در ذهن بیننده خاطره‌ای بر جای بگذارد همان بهتر که سیستم اطلاع رسانی برایان وجود نداشته باشد. سینمای ایران باید تکلیف خود را با مواضع و محدودیت‌های اعمال شده خود روشن کند در یک سال جلوی فیلمی مانند «سنتوری» را می‌گیرد که درد جامعه را به خوبی ارائه داده است در یک برهه‌ای از زمان فیلم‌هایی مانند دختر و … را قابل پخش در سینما می‌داند که هیچ ارزش اجتماعی برای جامعه نخواهند داشت.

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی

نقد فیلم ایتالیا ایتالیا

نقد فیلم مالاریا + تیزر فیلم

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا