مهناز افشار درباره مادرشدنش چه میگوید؟
MAHNAZ AFSHAR
مهناز افشار از بازیگران زن و یک سوپر استار است. خانم افشار از همان اول خیلی حاشیه ساز شد.حاملگی مهناز افشار هم خالی از حاشیه سازی نبود و شایعات زیادی در این مورد پیش آمد. از شایعاتی که برای خانم افشار درست شده بود موضوع زایمان او در آمریکا به منظور گرفتن شناسنامه غیر ایرانی برای دخترش بود. این شایعه در اینستاگرام توسظ مهناز از رونق افتاد.
مهناز افشار در زمان بارداری خود “نهنگ عنبر” و سریال “عشق تعطیل نیست” را بازی کرد. اما پس از آن هیچ کاری را قبول نکرده است. او میخواهد به فرزندش رسیدگی کند. مهناز افشار آخرین ماههای بارداری خود را در خارج گذراند. او در آلمان فرزندش را به دنیا آورد. اسم دختر مهناز افشار لیانا است.
مهناز درباره بارداریش میگوید حاملگی برایم خیلی هیجان داشت. من از باردار بودنم خیلی لذت میبردم. من خبر بارداریم را به ترانه علیدوستی دادم و او از بارداری من بسیار خوشحال شد و به من کمک کرد. از نظر من ترانه علی دوستی بسیار مادر خوبی است و خیلی دقیق و منظم از دخترش حنا مواظبت میکند. به ترانه گفتم حس میکنم با بارداریم تمام دنیا برای من تمام شده است و او به من گفت حست کاملا طبیعی است. من با لیلا حاتمی هم مسئله باردار شدنم را در میان گذاشتم و با صحبت با لیلا خیلی آرامش گرفتم. از نظر من خانم حاتمی یک الگو در سینمای ایران است.
” فیلم عشق تعطیل نیست” و “فیلم نهنگ عنبر” در زمان بارداری من فیلمبرداری شد.من سر فیلم برداری حال خوبی داشتم. من تصمیم گرفتم بعد از به دنیا آوردن دخترم تا مدتی کار نکنم و میخواهم بگویم در زمان فیلم برداری این دو فیلم در شکم من بودی. از وقتی 4 ماهم بود دیگر خاستم کار نکنم.میخاستم زمان بیشتری با دخترم باشم و تا زمان به دنیا آوردن او پروژه ای را قبول نکنم. بعد از به دنیا آوردنش هم میخواهم وقت بیشتری با او بگذرانم تا بزرگ شدنش را مشاهده کنم. در کل رابطه من با کودکان خیلی خوب است.
من با وجود اینکه عاشق شغلم هستم از زمانی که فرزندم را به دنیا آوردم حال دیگری دارم انگار عشق تازه برایم ایجاد شده است. وقتی از لیانا حرف میزنم احساساتی میشوم. او عشق من است. من هنگام زایمان درد زیادی کشیدم به طوری که حس کردم خودم تازه متولد شدم. من عاشق بچه هستم . حسی که مادر هنگام شیر دادن به فرزندش دارد اصلا قابل توصیف نیست.
من از اینکه دخترم زشت باشد خیلی میترسیدم برای اینکه فرزند زیبایی داشته باشم انار و سیب زیاد میخوردم و عکس های زیبا خیلی نگاه میکردم. به خدا گفتم خدایا هرچه کرمت هست. وقتی لیانا را بعد از زایمان روی سینه ام گذاشتند او را بو کردم. بوی خاصی میداد. از اینکه من او را به دنیا آورده بودم کلی ذوق کردم.
اگر لیانا بخواهد بازیگر شود خاطراتم را برایش تعریف میکنم. فیلمهایم را به او نشان میدهم و در آخر پیج های پر از حاشیه را نشانش میدهم. خودش فکر میکنم از این کار منصرف شود. دختر داشتن در ایران با وجود سخت بودن خیلی شیرین است. برای دخترم آرزوی دنیای مهربانتر ، انسانی تر و زیباتر دارم. من و شوهرم برای دخترمان حق انتخاب میگذاریم و آرزویمان این است به آزادی و عشق برسد و هویت مستقلی داشته باشد. من به شوهرم گفتم برای دخترمان نامی انتخاب کنیم اما همسر گفت دخترمان چهار پنج ساله که شده برای نامگذاریش از خودش مشورت میگیریم. بهتر است خودش بگوید چه اسمی دوست دارد. در هر صورت من نامش را لیانا گذاشتم.
