فرهنگ و هنر

منم بادیگارد میخوام.

محافظت از چهره های مشهور

در روزهای اخیر چهره‌هایی مانند مهران مدیری، محمد رضا گلزار، شهاب حسینی و … برای حضور در اکران عمومی فیلم‌ها با بادیگاردهای ترسناک و قد بلندی ظاهر می‌شوند؛ البته که در هنگام ازدحام جمعیت یا تشویش اذهان عمومی حضور ماموران امنیتی برای ایجاد نظم و آرامش الزامی است؛ اما در طی روزهای گذشته چهره‌هایی که به واسطه مردم تبدیل به سلبریتی و عکسِ یک مجله‌ها شدند همراه خودشان تعدادی بادیگارد را برای فرار از دست جامعه با خود همراهی می‌کنند. متاسفانه آنجایی که تمدن ایرانی زیر سلطه غربی‌ها، به واسطه آثار و طرز برخوردشان با اجتماع، تخریب می‌شود، دیگر جایی برای هیچ پرسش و پاسخی باقی نخواهد ماند. باید اعتراف کرد که هیچ کدام از مثلا سلبریتی های حال حاضر در ایران نیازی به استخدام بادیگارد شخصی ندارند؛ چرا که تامین امنیت شخصی به معنای عدم اطمینان به جامعه و مردمی است که برای آنها تولید هنر شده است.

*عرض اندام

نکته جالب توجه آن است که چهره‌هایی مانند شهاب حسینی که همواره او را مرد معرفت سینمای ایران می‌دانند بیشترین تعداد بادیگارد را اطراف خود می‌بیند؛ با در نظر گرفتن این فرضیه که عدم وجود چنین بادیگاردهایی موجب اغتشاش در برگزاری برنامه مربوطه می‌شود می‌توانیم اینگونه بنویسیم که نیروهای امنیتی پلیس حاضر در محل یا توان کنترل برنامه را دارا نیستند یا از طرف هنرمندان دراری صلاحیت نیستند. مسلما نیروهای امنیتی کشورمان در همه حال ثابت کرده‌اند که از آمادگی بالایی برخوردارند و ما نمی‌توانیم با این فرض، انگاره‌ای را به اشتراک بگذاریم؛ اما در اینکه ممکن است بادیگاردها به طور اختصاصی از طرف نیروهای امنیتی برای حفاظت از چهره‌های سینمایی و … انتخاب شده‌اند این فرضیه نیز زیر سوال می‌رود؛ چرا که محدودیت تحت هرشرایطی که برای مردم ناراحتی به وجود آورد آن هم در یک برنامه از پیش دعوت شده به نوعی توهین به شرکت‌کنندگان است. به عنوان مثال مراسم اختتامیه فصل اول سریال «شهرزاد» را در نظر می‌گیریم. در این مراسم چهره‌ها با تعدد بادیگارهای مختلفی به روی صحنه آمدند که شاخص‌ترین آنان شهاب حسینی بود. نه اینکه بخواهیم این بازیگر را خطاب قرار دهیم؛ اما شاید گرفتن یک عکس سلفی با وی دلگرمی خاصی را به هوادارش بخشد. اگر چه این دلگرمی کاذب خواهد بود؛ اما می‌تواند خود تبلیغی برای دوستی جامعه و هنر باشد. به این ترتیب چهره خوبی ندارد که هنرمند ایرانی را در خاک کشورش با تعدادی بادیگارد مشاهده کنیم؛ چرا که این عمل همان سوژه‌ای است که بیگانگان به دنبال آن می‌دوند.

*بادیگارد کیست؟

تعریف بادیگارد در برخورد با افراد مطرح و چهره‌های هنری و دیگری معنای جامعه شناسانه‌ای را در بر ندارد؛ اما بادیگارد برای افراد سیاسی، زندانیان و … اینگونه توصیف می‌شود: افرادی ترسناک، دارای دوربازوی قابل توجه و بعضا سبیل‌هایی بنا گوش در رفته که وظیفه‌شان، ترساندن مردم از فرد مورد حمایت است. در اینجا این سوال مطرح می‌شود که آیا ما باید از چهره‌هایی مانند محمد رضا گلزار دست و پای خود را به لرزه اندازیم؟. جامعه ما، جامعه‌ای است که ریشه‌های فرهنگی بالایی دارد و به خوبی می‌تواند تشخیص حریم خصوصی از محبوبیت فردی را تفکیک کند. جا دارد یادی از احمد ایراندوست (غول برره) کنیم و اینگونه بنویسیم: وی در دوره‌ای بادیگارد شخصی چهره‌های مطرحی مانند جنیفر لوپز و … بوده است و در کشورمان نیز بادیگاردی افرادی را برعهده داشته با این حال هیچگاه قدرت خود را برای جلوگیری از عرض ارادت مردم به فرد مذکور استفاده نکرده است. این گونه ما نیز می‌توانیم برای رسیدن به خواسته هایمان یکی از این مردان آهنین را استخدام کنیم و سریع‌تر به مقصد برسیم. همه این تفاسیر و کشش‌های برون متنی به این دلیل است که این مسئله مهم در جامعه کاهش یابد و آداب رفتار هنرمندان در برابر مردم و بالعکس به بلوغ فکری نزدیک شود.

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا