مذهبی

قطره‌ای از دریا / گذری کوتاه در وصف امیرالمؤمنین (ع) از تو چه بگویم و چه بنویسم

قطره‌ای از دریا / گذری کوتاه در وصف امیرالمؤمنین (ع) از تو چه بگویم و چه بنویسم

قطره‌ای از دریا / گذری کوتاه در وصف امیرالمؤمنین (ع) از تو چه بگویم و چه بنویسم

از تو چه بگویم و چه بنویسم که حق سخن در باره‌ات ادا کنم؟ اما مگر می‌شود درباره‌ات به گونه‌ای سخن گفت که حق مقامت ادا شود؟ اگر تمام درختان قلم شوند و دریاها مرکب و انسان‌ها و دیگران حسابگر و نویسنده شوند نمی‌توانند مناقب و فضایلت را شمارش کنند. نه بشر توان توصیف مناقبت را دارد و نه فوق بشر جز آن خدایی که تو را آفرید و رفعت داد. مولای من زیباترین طلوع و شکفتن در زمین، از آن توست؛ زیرا در حرمی متولد شده‌ای که شریف‌ترین و پاک‌ترین مکان است و ساجدان با روی کردن به آن از خاک سوی افلاک پر می‌کشند. خداوند پاک هستی بخش اراده کرد که تولدت، معجزه و نشانه‌ای بزرگ باشد تا جهانیان اگر اهل اندیشه‌اند، در آن بیندیشند. نمی‌دانم آن زمانی که نورت از کعبه طلوع کرد برزمین و زمان و آسمان چه گذشت؟ آیا جان آسمان از شوقت به نفس افتاده بود؟ وقلب زمین به تپش؟ ملائکه در آسمان ها اشک می‌ریختند یا مشتاقانه می‌خندیدند؟

قطره‌ای از دریا / گذری کوتاه در وصف امیرالمؤمنین (ع) از تو چه بگویم و چه بنویسم

ولادتت در کعبه حداقل پنج پیام داشت. پیام توحید، پیام هدایت، پیام امنیت، پیام برکت و پیام شتافتن و سبقت گرفتن. یا علی بارها در سخنانت فرمودی که دنیا محل گذر است نه بقا و فرمودی که ارزش انسان‌ها بهشت جاودان است نه دنیای پست که آمیخته با دردها و رنج‌ها و نقصان‌هاست و خود همیشه زاهدترین انسان بودی و آن دنیایی که در نزد غالب انسان‌ها بسیار زیبا و دلربا بود، در نزد تو هیچ رنگ و بو و جلوه‌ای نداشت؛ اما با شهادتت خورشید وجودی عالم تاب بی‌کرانت در افقی بالاتر تا ابد برای عالمیان نورافشانی می‌کند. همه‌ دلسوختگان عالم فدای خاک پای تو شوند یا امیرالمؤمنین تو را در حالی که صورت و لباست غرق خون بود در گلیمی گذاشتند و چهارطرف آن را گرفتند و تو را به خانه‌ گلی کوچکت بردند. تو را وقتی که به خانه بردند، بیهوش بودی وقتی به هوش آمدی به دو فرزند عزیزت حسن و حسین علیهم السلام فرمودی ابن ملجم را زندانی کنید غذا و آب به او برسانید و با او خوشرفتاری کنید.

قطره‌ای از دریا / گذری کوتاه در وصف امیرالمؤمنین (ع) از تو چه بگویم و چه بنویسم

همه‌ فرزندانت در حالی که گریه می‌کردند و بر سر و سینه خود می‌زدند دور تو جمع شده بودند. مردم کوفه که از آن جریان باخبر شده بودند، دور منزلت اجتماع کرده گریه می‌کردند و شیون می‌زدند. فرزندانت و چند نفر از یاران خاص مطابق سفارشت شب هنگام جنازه را از خانه بیرون آوردند و به سرزمین نجف رساندند جایی که قبر نوح علیه السلام آنجابود. در مظلومیت تو بعد از مرگت همین بس که قبر مطهرت بیش از صد سال مخفی بود و در زمان امام صادق (ع) بود که آن قبر مطهر به شیعیان معرفی شد. سلام خدا بر تو باد یا اباالحسن.

قطره‌ای از دریا / گذری کوتاه در وصف امیرالمؤمنین (ع) از تو چه بگویم و چه بنویسم

قطره‌ای از دریا / گذری کوتاه در وصف امیرالمؤمنین (ع) از تو چه بگویم و چه بنویسم

نویسنده : مرضیه ربیعی

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا