فرهنگ و هنر

سریال شهرزاد

پس از ناتمام ماندن سریال قهوه تلخ،مردم به شبکه خانگی بی اعتماد شدند و با ورود سریال های بی کیفیت و سطحی  به شبکه خانگی کم کم این مدیوم تصویری  مخاطب خود را از دست داد و دوباره مردم پای شبکه های ماهواره نشستند.
اکنون که چند سالی است تلوویزیون با ساخت مجموعه های دم دستی ، غیر قابل باور، باری به هر جهت و سطحی  بسیاری از بینندگان خود را از دست داده است و با هزینه های میلیاردی نیز نمی تواند مخاطب را با تلویزیون آشتی دهد، مردم ترجیح می دهند سریالی را دنبال کنند که جذاب،روراست،باور پذیر باشد و به آنها دروغ نگوید و لااقل سرگرم کننده باشد.این روزها سریال شهرزاد، ساخته حسن فتحی توانسته تا حدود زیادی توجه و اعتماد مردم را به شبکه خانگی جلب کند،از این رو  در این یادداشت به نقد و بررسی سریال شهرزاد می پردازیم.

شهرزاد ؛روایتی ماندگار و جذاب

سالهاست که حسن فتحی را به عنوان کارگردانی فهیم و کاردان می شناسیم،فیلمسازی که مجموعه های تاریخی با ارزش و خاطره انگیزی را در رسانه ملی در کارنامه خود دارد.سریال( پهلوانان نمی میرند)،سریال(شب دهم)،سریال(مدار صفر درجه) از آن دسته مجموعه های ذکر شده هستند که هنوز هم برای مخاطب،جذاب،دوست داشتنی و خاطره انگیر هستند.فتحی را باید بیشتر یک سریال ساز دانست  که با مجموعه های تلویزیونی توانسته است خیل مخاطب را با خود همراه کند،همانطور که واضح است تبحر وی در ژانر ملودرام تاریخی است و دوران پهلوی  و عناصر درام را خوب می  شناسند و می تواند آثاری در خور شعور بیننده تولید کند.
حسن فتحی از معدود کارگردانان ایران است که دارای جهان فیلم سازی است و دنیایی تعریف شده و خود ساخته برای خود دارد،این همان حلقه گم شده سینما و تلویزیون ایران است که اکثر اهالی سینما دارای جهان خاص و تعریف شده ای برای خود نیستند و باری به هر جهت در هر کاری با هر کیفیتی ظاهر می شوند و نتیجه این روند فقط بی اعتمادی و ریزش مخاطب است.

چنین کارگردانی با جهان مشخص و مختص به خود به گفته خود با ارادت و الگو گرفتن از زنده یاد علی حاتمی به خوبی می تواند تصویرگر عصر پهلوی و برگی از تاریخ ایران در پرتو درام های عاشقانه باشد.
روایت تاریخ در تلویزیون و سینما بزرگترین چالش یک فیلم ساز است و کارگردانی نمی تواند به سادگی بیننده دهه 1390 را به آن دوره خاص  ببرد،مگر با تجربه،تمرین،تحقیق و زحمت فراوان،مقوله ای که سالهاست در تلویزیون  ساده و کودکانه انگاشته شده است و مجموعه های سخیف و دم دستی تاریخی یکی پس از دیگری با هزینه های سرسام آور میلیاردی در صف پخش سیما بی تابند تا بار دیگر مخاطب را به خنده و یا انزجار بکشانند و در نتیجه مخاطب تلویزیون هر روز کم تر از روز قبل باشد،سریال های(درچشم باد)،(کلاه پهلوی)،(کیمیا)،(معمای شاه) و… از دسته سریال های یاد شده اند.
جالب تر از همه این که تلویزیون دست از ساخت چنین سریال های خنثی،یک طرفه و کوته بینانه بر نمی دارد و هم چنان مدیران و مسئولان رسانه ملی دست به ساخت سریال های  به اصطلاح فاخر(الف) تلویزیونی می زنند!
گویا جذب مخاطب و ماندگاری،کوچکترین اهمیتی  برای مسئولان صدا و سیما و تیم سازنده این مجموعه ها ندارد و گاف های اساسی در این سریال ها خود شاهد این مدعا است.سریال شهرزاد که از اوایل آبان ماه در شبکه خانگی توزیع شد توانست دوباره اعتماد از دست رفته مخاطب به  شبکه  خانگی را جلب کند و مردم را از پای  سریال های خنثی و بی کیفیتی چون(کیمیا)و(معمای شاه) به شبکه رسانه خانگی بکشاند.
شهرزاد با آن که از نظر کیفی و ساختاری از آخرین سریال تاریخی حسن فتحی یعنی(مدار صفر درجه) در سطح پایین تری قرار دارد،اما هنوز بسیار دقیق تر و دیدنی تر از سریال های تلویزیون است و ای کاش به جای فرصت دادن به کارگردانان بی استعداد به افرادی همچون حسن فتحی دوباره در رسانه ملی میدان  می دادند تا مخاطبان آثار تصویری با کیفیت تری می دیدند.در مجموع  این روزها واقعا جای سریال هایی مانند شهرزاد در تلویزیون خالی است.

عشق،عشق وبازهم عشق

مجموعه شهرزاد با درون مایه ای آشنا و قدیمی مخاطب را جذب خود کرده است. رفتن به سراغ عشقی  رویایی و دست نیافتنی که در تند باد حوادث اولین آسیب را می بیند باعث همراهی بشتر افراد جامعه با قصه می شود.
فتحی عشقی نافر جام را در اواسط سلطنت پهلوی دوم  دستمایه قرار می دهد و با رعایت روایت کلاسیک یک قصه و سه اصل ارسطویی (زمان،مکان،موضوع) توانسته داستانی ملودرام را به شیوایی با زبان تصویر بازگو کند.باور کردن و همذات پنداری بیننده از واجبات کارهای  فتحی است و پروتا گونیسم و آنتا گونیسم داستانهایش،آشنا و از افراد جامعه هستند و می توان با آنها همراه شد.
شهرزاد( ترانه علیدوستی) دختری تحصیل کرده  است در دهه 1330 تهران که با اکثر دختران هم سن و سالش فرق دارد و خصوصیاتی آرمان گرایانه،آوانگارد(پیشرو) و سرکش دارد.بر خلاف آن دوره،عشقش را خود اانتخاب می کند و شعر می خواند و روزنامه ها و اخبار سیاسی را دنبال می کند و جسارتش تا حدی پیش می رود که کمی برای بیننده غیر قابل باور می شود. در آن سالها کمی بعید به نظر می رسد که دختری می توانست آنقدر سرکش و گستاخ باشد!
فرهاد( مصطفی زمانی) جوانی آزادی خواه است که با مقاله های جنجالیش در مطبوعات باعث رنجش دستگاه می شود و در کودتای معروف 28 مرداد 1332 که دولت دکتر محمد مصدق  سرنگون می شود یکی از دستگیر شدگان است و با پاپوشی که برایش می سازند  حتی تا پای اعدام نیز می رود.
از طرفی پدر شهرزاد و پدر فرهاد(محمود پاک نیت و مهدی سلطانی) رفاقتی سی ساله دارند و از برادر به هم نزدیک هستند که برای شخصی به نام بزرگ آقا(علی نصیریان) کار می کنند که بیننده را به یاد همان خان مظفر سریال هزاردستان علی حاتمی می اندازد و همه چیز و همه کس حتی دربار در ید قدرت وی هستند.
جبر و قدرت بزرگ آقا باعث می شود  که شهرزاد را به عقد دامادش قباد ( شهاب حسینی)درآورد  به خاطر آن که دخترش شیرین (پریناز ایزد یار) نمی تواند بچه دار شود.والدین شهرزاد و فرهاد که نوچه های دست پروده خود بزرگ آقا هستند به راحتی به چنین وصلتی رضایت می دهند و ادامه ماجرا…!
سریال شهرزاد داستانی کلیشه ای وآشنا دارد،ولی با ساخت و پرداختی مناسب  و گرد آوری تیمی خوش ذوق ،دیدنی و تامل برانگیز شده است.مسلما شهرزاد اگر پنج سال پیش تولید می شد جذابیت اکنون را نداشت ،چون آنقدر سریال های وطنی سخیف شده اند که شهرزاد در این وانفسای سریال سازی برای خود وزنه ای شده است.
نکات مثبت  شهرزاد کم نیست  ،بازی های بازیگران تا حد زیادی قابل قبول است و استاد(علی نصیریان) ثابت کرده است که هنوز دود از کنده بلند می شود و در ایفای نقش بزرگ آقا مثل همیشه عالی ظاهر شده است.البته موسیقی فردین خلعتبری و صدای علیرضا قربانی نیز که یار دیرینه فتحی در ساخته مجموعه  هایش هستند بسیار به پیشبرد حال و هوای داستان کمک کرده است.

موسیقی پاپ در سریال تاریخی!

البته نباید از نظر دور داشت که این مجموعه هم خالی از اشکال نبوده و در آن می توان اشکال هایی در رنگ و لعاب و اتالوناژ یافت ،  تصاویر دیجیتال و خوش رنگ و واضح، باعث پرتاب بیننده از حال و هوای فضای تاریخی داستان است.از دیگر اشتباه ها می توان به استفاده از برخی از اسباب صحنه و انتخاب لباسها اشاره کرد،به عنوان مثال در منزل شهرزاد پشتی ماشینی وجود  دارد که در آن سالها پشتی ها دست بافت بوده است،البته درقیاس با اشتباه های فاحش سریال های امروزی این چنین کاستی هایی در سریال حسن فتحی قابل چشم پوشی است.
در پروژه شهرزاد نیز کارگردان برای جذب مخاطب بیشتر از فرمول های جذب مخاطب عام استفاده کرده و در اقدامی عجیب در یک سریال درام تاریخی به سراغ موسیقی و خواننده پاپ رفته که سنخیت چندانی با حال و هوای  زمان داستان ندارد و بیشتر برای جلب نظر و جذب مخاطب امروزی چاشنی سریال شده است!
پروژه شهرزاد نیز از این قانون نانوشته مبرا نیست و از این رو برای سریال درام تاریخی به سراغ موسیقی و خواننده پاپ رفته که سنخیت چندانی با حال و هوای  زمان داستان ندارد و بیشتر برای جلب نظر و جذب مخاطب امروزی چاشنی سریال شده است و یک جور باج دادن به مخاطب است!

شهرزاد

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا