سریال شهرزاد و رمز موفقیت آن
مجموعه «شهرزاد» تا امروز توانسته یکی از موفقترین سریالهای شبکه نمایش خانگی باشد که گوی سبقت را به لحاظ کیفیت از دیگر رقبایش در شبکه نمایش خانگی و سریالهای تلویزیونی برباید. از طرف دیگر این مجموعه تاکنون به تمام تعهدات خودش عمل کرده است، برعکس چند سریال دیگر که نتوانستند به صورت منظم قسمتهای مختلف سریال را به دست مخاطبان برسانند و یا در نیمه راه تولیداشان متوقف شد. اما چرا سریال«شهرزاد، سریالی موفقی است؟
1.کارگردانی که قصهگویی را دوست دارد
حسن فتحی، خودش به تنهایی بزرگترین دلیل برای موفقیت یک مجموعه است. او تاکنون مجموعههای ماندگاری همچون «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «میوه ممنوعه» و «اشکها و لبخندها» را برای تلویزیون ساخته که همواره مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته اند. فتحی به تاریخ علاقه دارد، قصهگویی را میپسندد و مدرک کارشناسی روانشناسی دارد. او همیشه نشان داده کارگردان توانایی است، به جزئیات اهمیت میدهد و مخاطبانش را با قصهگویی جذب میکند. بنابراین در کارنامه او که ضعیفترین کارهایش یک سر و گردن از سریالهای متوسط بالاتر هستند، نمیشد انتظاری کمتر از این داشت که نتواند مجموعهای با کیفیت و موفقیت «شهرزاد» بسازد.
2.وقتی پای یک نمایشنامهنویس به میان میآید
فتحی از مدتها پیش قصد داشت تا با نغمه ثمینی، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس همکاری کند، اما هر بار اتفاقی افتاد و این همکاری میسر نشد تا این که قرعه به نام «شهرزاد» افتاد. ثمینی در عرصه نمایشنامهنویسی پیش از این خودش را ثابت کرده بود. نقطه قابل اتکا و مشترک او با فتحی علاقه به «قصهگویی» بود. البته آنطور که خودشان گفته اند پیش از این مجموعهای براساس داستان هزار و یک شب برای تلویزیون نوشته بودند که با تغییر مدیران شبکه ساخت آن به وقت دیگری موکول شد. اصلا به نظر میرسد همین تعلل آقایان مدیر بود که پای حسن فتحی را به شبکه نمایشخانگی باز کرد. تاثیر نغمه ثمینی به خوبی در دیالوگ نویسی«شهرزاد» دیده میشود و همین موضوع باعث شده تا اثر جدید فتحی بسیار متفاوتتر از آثار پیشین او باشد.
3. بازیگرانی با بازیهای قابل اعتنا
ترانه علیدوستی با آن نگاه معصومانه بهترین و نزدیکترین انتخاب برای نقش شهرزاد به نظر میرسد. شهرزادی که با آن همه هجمه تلخی در جریان زندگیاش مواجه میشود و هیچ چیزی جز آن نگاه نگران علیدوستی به اطرافیانش نمیتوانست آن را به خوبی نشان دهد. هر چند که شهاب حسینی در نقش قباد نتوانسته هنوز بازی متفاوتی از خود نشان دهد؛ با این حال نمیشود همچنان او را بازیگر متوسطی دانست. شاید اینکه هنوز در نوزده قسمت منتشر شده از او بازی متفاوتی ندیدیم به خاطر محدودیتهای شخصیتی است که آن را ایفا میکند. علی نصیریان در نقش بزرگ آقا دیوان سالار، قطعا یکی از نقاط قوت مجموعه «شهرزاد» است، او به خوبی تمام ابعاد شخصیت بزرگ آقا که سرکرده یک باند مافیایی است و در عین حال به دخترش علاقه دارد و ادعا میکند در سبب درست کردن مملکتی است که آن را مانند ناموسش میداند، به تصویر میکشد. از طرف دیگر، مصطفی زمانی هم بسیار خوب در نقش فرهاد دماوندی عاشق پیشه روزنامهنگار ظاهر شده است. فرهادی که حتی بعد از شکست از بزرگآقا و از دست دادن شهرزاد بازهم درگیر عشق نافرجام دیگری میشود. پریناز ایزدیار هم چهره ای خوش آتیه است که پیش از این هم در سریال«زمانه» با فتحی همکاری کرده بود. امسال، سال خوش یمنی برای ایزدیار بود. او در جشنواره فیلم فجر سی و چهارم هم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را از آن خود کرد. در کنار این بازیگران نمیشود حضور بازیگرانی همچون مهدی سلطانی، محمود پاکنیت، هومن برقنورد، گلاره عباسی، غزل شاکری، سهیلا رضوی، فریبا متخصص با هنرمندی جمشید هاشم پور و ابوالفضل پورعرب به همراه بیش از ۲۰۰ هنرمند دیگر را در این مجموعه از یاد برد.
4.قصه عاشقانهای از دل کودتای 28 مرداد
ماجرای عشق شهرزاد و فرهاد، درگیریهای قباد دیوان سالار با دخترعموی تحمیل شدهاش شیرین و کشمکشهای بزرگآقا با سرکردگان باندهای مافیایی دیگر و شهرزاد به عنوان دختر روشنفکر تحصیل کرده، همه و همه باعث میشوند تا مخاطب با این سریال درگیر شود. در بیشتر قسمتها قصه در نقطه ای تمام می شود که به مخاطب انگیزه دنبال کردن سریال را میدهد. از طرف دیگر با اینکه مسائل اجتماعی و سیاسی دوران زندگی شهرزاد مطرح میشود؛ اما قصه و شخصیتها تا حد امکان فاصلهشان را با این مسائل حفظ میکنند. شهرزاد داستان زندگی مردمی است که از همین اتفاقات بزرگ سیاسی و اجتماعی تاثیر میگیرند و خواه ناخواه بدون آنکه در اتفاق افتادن این جریانات سهم بزرگی داشته باشند زندگی شان تغییر میکند. برای همین است که بزرگآقا بارها به شیوههای متفاوتی به شهرزاد میگوید زندگی همیشه آنطوری که دلت میخواهد پیش نمیرود و ما چند بار دیگر همین دیالوگ را از زبان شهرزاد که آن را به فرهاد و شیرین میگوید، میشنویم. قصهای که فتحی و ثمینی در همکاری با هم برای «شهرزاد» نوشتهاند، هرگز از جریان اصلی قصه دور نمیشود و گریزی به زندگی دیگر شخصیتها نمیزند. همه چیز آرام و روان پیش میرود و مخاطب میتواند حدسهایی برای ادامه داستان بزند. اما همین حدسها بیشتر دلهره و انتظار او را بیشتر میکنند. به این دلیل «شهرزاد» قصه موفقی دارد.
5.طراحی لباس و صحنه
طراحی لباس و صحنه در سریال«شهرزاد» با جزئی نگری بسیاری انجام شده است. طوری که مخاطب هرگز فکر نمیکند با کم فروشی در این مجموعه رو به رو است. فتحی پیش از آغاز فیلمبرداری شهرک سینمایی غزالی را که مرحوم حاتمی ساخته و در حال تخریب بود، بازسازی کرد. لوکیشنهای متفاوت و استفاده کردن از طراحی صحنه دقیق باعث شده تا بازیها و فضای قصه به خوبی دیده شود.
6. برنامهریزی و نظم
«شهرزاد» مجموعه منظمی است، هر دوشنبه قسمت جدید آن به دست مخاطبان رسیده است. از طرف دیگر فیلمبرداری شدن کل مجموعه این اعتماد را در مخاطبان ایجاد کرده تا سریال شهرزاد را بخرند. چون میدانند که سازندگان«شهرزاد» به همه مسئولیت خودشان در قبال آنها متعهد هستند. از طرف دیگر در دسترس قرار گرفتن فروش اینترنتی این مجموعه باعث شده تا علاقمندان بتوانند به صورت قانونی سریال را دانلود کنند.
7. موسیقی
در قسمتهای ابتدایی، تیتراژ ابتدایی و پایانی این سریال با صدای علیرضا قربانی اجرا شد، ولی از قسمت پنجم به بعد تیتراژ جدیدی با عنوان «کجایی» با صدای محسن چاووشی جایگزین شد و همین موضوع محبوبیت و توجه به «شهرزاد» را چند برابر کرد. چرا که یکی دوقطعه از ترانههای این مجموعه بسیار مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. چاووشی تاکنون ترانههای «ماه پیشونی»، «کجایی»، «هم خواب»، «به رسم یادگار»، «شهرزاد» و «افسار» را برای این سریال خوانده است.
چند نکته که باید درباره این سریال بدانید:
حسن فتحی در گفتوگویی عنوان کرده میتواند دو فصل دیگر برای سریال«شهرزاد» بسازد.
امیرحسین فتحی که در سریال در نقش مملی بازی میکند، پسر حسن فتحی است.
سریال«شهرزاد»از۱۰ اکتبر توسط شرکت فیلمسازی ام فیلم آلمان به صورت جهانی پخش شده است.
محمدرضا گلزار از جمله بازیگرانی بود که عوامل سریال «شهرزاد» را در آلمان همراهی کرد.
سریال«شهرزاد» در قسمتهای نخستین به همراه سریال موفق آمریکایی«برکینگ بد» پخش میشد، تصمیمی که بدون مطلع کردن کارگردان از جانب تهیهکننده گرفته شد و انتقادات بسیاری را به همراه داشت. همین موضوع باعث شد تا دیگر این دو سریال در کنار هم توزیع نشوند.
گردنبند «مرغ آمین» که فرهاد دماوندی به نشانه عشق به شهرزاد هدیه میدهد، بعد از مدتی در معرض فروش قرار گرفت و این اولینبار است که یک مجموعه ایرانی به امکانات تبلیغی و قابل فروش بعد از نمایش توجه میکند.
دیالوگهای پریناز ایزدیار در خصوص مردم کرمان باعث شد تا صفحه اینستاگرام این بازیگر مورد هجوم اهالی کرمان قرار بگیرد و عوامل شهرزاد مجبور به عذرخواهی و توضیح برای مردم کرمان شوند.
در هفدهمین قسمت از سریال «شهرزاد»، در یکی از صحنهها در میان عکس چند تن از مبارزان سیاسی چپ بر روی دیوار، تصویر حسین شریعتمداری نیز دیده میشود که حواشی زیادی را در پی داشت. در پی این اتفاق و واکنش برخی رسانهها به این موضوع، سید هادی رضوی که به عنوان سرمایهگذار این پروژه معرفی میشود، علاوه بر مصاحبههایی که با برخی از رسانهها انجام داد و از حسین شریعتمداری عذرخواهی کرد، نامهای نیز خطاب به او نوشت. در پی انتشار نامه سید هادی رضوی در فضاهای مجازی و واکنشهای بسیار به آن، حسن فتحی نیز نامهای خطاب به سید محمد امامی – تهیهکننده سریال «شهرزاد» – نوشت که سایت رسمی این سریال آن را منتشر کرد. فتحی در این نامه با انتقاد از عذرخواهی هادی رضوی از جانب مجموعه، آن هم در شرایطی که او فقط سرمایهگذار است نه تهیهکننده، درباره انصراف از ساخت قسمتهای بعدی این سریال صحبت کرد.
شهرزاد قصه گوی واقعی کیست؟
شهرزاد قصهگو یا چهرآزاد، نام شخصیت اصلی در رشتهداستانهای هزار و یک شب است.
شهرزاد روایتکننده قصهها برای شهریار، شاه ایران است. هسته اصلی داستانهای هزارویکشب کتابی فارسی به نام هزارافسانه بوده که امروزه در دست نیست و در سدههای پیش ترجمه عربی آن با اضافات دیگر به زبانهای اروپایی نیز ترجمه شد .
داستان از آنجا شروع می شود که شهریار پادشاه ایران و شاه زمان وزیر او به خیانت همسر پادشاه پی میبرند. همسر و معشوقه او به جرم خیانت کشته میشود. شهرباز یا شهریار تصمیم به انتقام میگیرد؛ بنابراین تا ۳ سال هر شب با دختری ازدواج کرده و صبح او را به قتل میرساند. تاوقتی که شهرزاد دختر وزیر قدم به جلو میگذارد و تصمیم به ازدواج با شاه میگیرد و هر شب برای شاه قصه میگفته و بقیه داستان را برای شب بعد میگذاشته به مدت ۳ سال این کار را ادامه میدهد و برای شاه سه پسر هم به دنیا میآورد.
مهمترین خصوصیت این داستان همان بهانه روایت است. یعنی قصه گفتن بهانه برای زنده ماندن است، زنده ماندن شهرزاد. دنیازاد خواهر شهرزاد قبل از اینکه شهرزاد همسر شاه شود از او میخواهد که قصهای بگوید تا خوابش ببرد؛ و شهرزاد مهمترین قصه و بهترین قصهاش را میگوید؛ و گلوی شاه پیش قصههای شهرزاد گیر میکند. از دیگر سو طرح تودرتویی یا هزارتویی هزارویک شب بسیار مثال زدنی است. قصه در دل قصه دیگر؛ و جذاب آنکه در آخر میفهمیم که شهرزاد با هر قصه زهر انتقام را از دل شاه بیرون میکشد تا دست آخر هم شاه را درمان کرده باشد و هم خودش زنده مانده باشد.
شباهت شهرزاد قصه گو و شهرزاد ما
شهرزاد هم قرار است قصه بگوید.هرشب قصه ای بگوید تا از دل آن قصه اثری به دل قباد بگذارد و اخلاق تند او را کمی آرام کند.همین قصه هاست که قباد را نمک گیر می کند.آنطور که در قسمت های جدید شهرزاد می بینیم قباد انقدر علاقه مند می شود که خودش درخواست قصه جدید می کند.البته پایان ماجرا هنوز مشخص نیست و شاید شهرزاد ما برخلاف شهرزاد قصه گو تا سه سال دوام نیاورد و قصه آخرش را در شبی از همین شب ها بگوید.