راز قتل آمنه، پیرزن تنها به دست همسایه چه بود؟

راز قتل آمنه، پیرزن تنها به دست همسایه چه بود؟

کشف جسد پیرزنی 85 ساله در محل سکونتش واقع در یکی از خیابان های پایتخت به پلیس اعلام شد. با حضور مأمورین در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد که متوفیه به نام آمنه ( 85 ساله) به علت انسداد مجاری تنفسی به قتل رسیده.کارآگاهان با حضور در محل جنایت به تحقیق از همسایه مقتوله که بنابر اظهارات اهالی ساختمان، اولین نفری بوده که جسد را رؤیت کرده، پرداختند و مریم گفت : خانم آمنه من را صدا زد و گفت که کنترل تلویزیونش خراب شده و درخواست کرد تا برایش یک کنترل تلویزیون خریدار کنم، من نیز این کار را انجام دادم، اما وقتی بازگشتم ؛متوجه شکسته شدن شیشه آپارتمان مقتوله شدم و جسد او را دیدم.

کارآگاهان در ادامه موفق به شناسایی برخی مراکز تجاری مجهز به دوربین های مداربسته شدند. در بازبینی تصاویر دوربین های مداربسته، کارآگاهان موفق به شناسایی تصویر مریم (همسایه مقتول) شدند؛ بررسی دقیق نشان داد که مریم بار اول در ساعت 15:17 و بار دوم در ساعت 15:40 در خیابان تردد داشته و در هر دو بار مردی ناشناس، حدودا 45 – 40 ساله او را تعقیب می کند. در شرایطی که مریم مدعی عدم شناسایی تصاویر به دست آمده از مرد ناشناس شده بود، اما در تحقیقات از اعضای خانواده‌اش، پسر مریم با شناسایی تصویر مرد ناشناس به نام مجید ( 42 ساله ) عنوان داشت:  چهار سال پیش مجید همسایه ما بود؛ به واسطه اختلاف و درگیری شدیدی که مجید با همسرش داشت، مادرم دائما تلاش می کرد تا با میانجیگری آنها را با یکدیگر آشتی دهد، اما متارکه کردند؛ ما نیز پس از گذشت مدت کوتاهی، محل سکونت خود را تغییر دادیم.

با شناسایی دقیق محل سکونت مجید، وی دستگیر و به ارتکاب جنایت و همدستی مریم در جنایت اعتراف کرد و گفت حدودا چهار سال پیش با مریم آشنا شدم؛ حدودا یک ماه قبل یک بار با معرفی مریم و برای نظافت به خانه مقتوله رفته بودم ؛ از آن زمان ، به فکر سرقت طلا و جواهرات بودیم؛ روز جنایت قرار شد تا مریم در ورودی آپارتمان را باز کند و همین کار را نیز کرد. پس از ورود به داخل ساختمان ، در آپارتمان مقتوله را زدم و به محض باز شدن در آپارتمان توسط مقتوله ، در را به صورتش کوبیدم و او به داخل اتاق پذیرایی پرتاب شد . با طناب، دست و پا و دهان پیرزن را بستم که در این حین دست چپش دچار شکستگی شد.برای پیدا کردن طلاها  به داخل اتاق ها رفتم، اما موفق به پیدا کردن طلا و جواهرات نشدم ؛ مریم را صدا زدم و از او جویای محل طلاها شدم و او عنوان داشت که اگر طلاها خانه نباشد، به احتمال فراوان نزد دختر مقتوله است. نهایتا پس از جست و جوی داخل اتاق ها و بدون پیدا کردن طلا و جواهرات، یک دستگاه ویدئو  و یک تخته فرش دستباف را سرقت و فرار کردیم.با اعتراف صریح به ارتکاب جنایت و محرز شدن مشارکت مریم در جنایت ، مریم نیز دستگیر و به مشارکت خود در سرقت منجر به جنایت اعتراف کرد.