اجتماعی

فاطمه آجرلو از حفظ حقوق شهروندی میگوید

سخنان آجرلو درباره حقوق شهروندی

چرا توجه به حقوق افراد و مسائل اجتماعی آن‌چنان‌که بایدوشاید در اولویت قرار نمی‌گیرد؟ چگونه می‌توان تصویر روشنی از مسائل اجتماعی در جامعه ایجاد کرد؟ بین عملکرد دولت‌ها با شکل‌گیری آسیب‌های اجتماعی ارتباط مستقیمی وجود دارد؟ برای پاسخ به این پرسش‌ها با فاطمه آجرلو، نماینده مجلس شورای اسلامی گفت‌وگو کرده‌ایم. آجرلو می‌گوید: اکنون شایسته‌سالاری در کشور ما حاکم نیست و نگرش حزبی و جناحی به‌شدت لحاظ می‌شود و هرکس خدمت‌گزار است به‌عنوان خدمت‌گزار واقعی محسوب نمی‌شود. امروز پست و مقام ارزش پیدا کرده است و گمان می‌کنند سفره‌ای بازشده که باید به‌ نفع و سود خود از آن بهره ببرند. این نگاهی ناصواب در نظام جمهوری اسلامی و در حوزه پذیرش مسئولیت و جایگاه خدمت است. این‌ها باید احیا و جزو اصلی‌ترین زیرساخت‌ها محسوب شوند.

*****توجه‌نکردن به حقوق شهروندی و مسائل اجتماعی موجب بروز آسیب در جامعه می‌شود. ازنظر شما چرا توجه به حقوق افراد و مسائل اجتماعی آن‌چنان‌که بایدوشاید در اولویت قرار نمی‌گیرد؟

با توجه به اینکه یکی از مهم‌ترین شعارهای دولت بحث رعایت و حفظ حقوق شهروندی است و این موضوع در سازمان ملل هم مطرح‌شده، بحث حفظ حقوق شهروندی فاکتورهایی دارد: نخست، کاهش آسیب‌های اجتماعی است که کاهش آن نیاز به زیرساخت‌هایی دارد و یکی از موارد آن موضوع اشتغال است. اگر ما در جامعه زمینه اشتغال افراد را فراهم کنیم از بسیاری آسیب‌ها ازجمله ایجاد فقر، افزایش میزان طلاق، اعتیاد، فساد، بزهکاری و… در امان خواهیم ماند. ببینید! زیرساختی مثل اشتغال تا چه اندازه می‌تواند از آسیب‌های بعدی جلوگیری کند. بسیاری از مشکلات اخلاقی ایجادشده در جامعه به مسئله بیکاری بازمی‌گردد. شایسته‌سالاری در جامعه از دیگر زیرساخت‌های حفظ حقوق شهروندی است. زمانی که مدعی می‌شویم درصد بالایی از ورودی دانشگاه‌ها را بانوان تشکیل می‌دهند، بنابراین توانمندسازی بانوان در حوزه‌های تخصصی نیازمند به‌کارگیری آنان است. وقتی اعتقاد به این مسئله نداریم که باید از ظرفیت بانوان در تمام سطوح خدمت‌گزاری استفاده کنیم، این موضوع همانند زلزله‌ای است که پس‌لرزه‌های آن به عدم رعایت حقوق شهروندی بازمی‌گردد. یک خانم به‌عنوان یک شهروند حق دارد دانش خود را در توسعه کشورش به‌کارگیرد. زمانی که این دانش و توانمندی باور نمی‌شود به خودباوری افراد و اعتمادبه‌نفس بانوان جامعه آسیب وارد می‌کند. زمانی که رابطه جایگزین شایسته‌سالاری در کشور می‌شود این به‌معنای عدم رعایت حقوق شهروندی است. بحث دیگر مربوط به خدمات ارائه‌شده چه در حوزه بهداشت و درمان و چه در سایر بخش‌هاست. به‌هرحال افرادی که ژن برتر دارند، بدون رعایت قانون به پست‌ها و تسهیلات گوناگون دسترسی پیدا می‌کنند. این‌ها عدم رعایت حقوق شهروندی است. شهرک‌های صنعتی رو به تعطیلی یا تولیدکنندگانی که حمایت نمی‌شوند از فاکتورهای دیگری است که به‌وضوح در جامعه مشاهده می‌شود. این درحالی‌است که تولیدکننده یک شهروند خادم مملکت است. وقتی حمایت نمی‌شود به‌سمت مشاغلی گرایش پیدا می‌کند که این مشاغل برای او تولید سرمایه می‌کند؛ اما برای کشور خدمت محسوب نمی‌شود. بحث دیگر اینکه باید در تمامی حوزه‌ها حمایت ویژه‌ای وجود داشته باشد و برای افراد با توجه به تخصص و میزان خدمتی که ارائه می‌دهند، سهمی قائل شوند تا بتوانند از خدمات دولتی استفاده کنند. این‌ها موضوعاتی است که باید در روند حفظ حقوق شهروندی به‌عنوان فاکتورهای اساسی در نظر گرفته شود.

*****ارتباط و تعامل سیاست و اجتماع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متأسفانه در کشور ما همه‌چیز به‌ هم ‌بافته شده است. انتخابات یکی از بحث‌های حقوق مدنی و اجتماعی است. اینکه سیاست افرادی را انتخاب می‌کند و وارد مجلس و جایگاه تصمیم‌گیری می‌کند، به معنای به‌هم‌تافتگی سیاست و اجتماع است که ازیک‌طرف می‌بینید جریانی که حاکم می‌شود مسائل اجتماعی و تمامی امور را به‌سمت سیاست‌گرایی و سیاسی‌شدن هدایت می‌کند و آسیب‌های خود را هم دارد، یعنی انتخاب اصلح صورت نمی‌گیرد و کرسی‌ها در اختیار افراد شایسته و متخصص قرار نمی‌گیرد. چون کرسی‌ها در اختیار افراد متخصص نیست، تصمیم‌سازی‌ها هم بر اساس تعهد و تخصص صورت نمی‌پذیرد.

******چگونه می‌توان تصویر روشنی از مسائل اجتماعی در جامعه ایجاد کرد؟

در جامعه ما تصویر روشنی از مسائل اجتماعی وجود دارد. مردم ما بسیار فرهیخته و آگاه هستند؛ اما کسانی که سکان‌های سیاسی و اجتماعی را در اختیار دارند دست به یک‌سری تبلیغات ناصواب می‌زنند و جریان‌های اجتماعی را دچار آسیب می‌کنند. اینجاست که نیاز به درمان احساس می‌شود تا جریان‌های اجتماعی و خدماتی که باید به مردم ارائه شود و حفظ حقوق شهروندی و تمامی مسائلی که همانند حلقه‌های یک زنجیر به هم تافته‌اند، لحاظ شود. باید از بسیاری بحث‌های جریانی و بازی‌های سیاسی فاصله گرفت. به نظر می‌رسد بازی‌های سیاسی امروز به تمام ارکان اجتماع ما آسیب می‌رساند. وقتی یک گروه و جناح سیاسی حاکم می‌شود بدون درنظرگرفتن توانمندی جناح‌های دیگر دست به حذف وحشتناک می‌زند. این به چه معناست؟ یعنی هر فرد در این اجتماع بدون توجه به گرایش‌های سیاسی‌اش دارای یک‌سری توانمندی‌های علمی و اجرایی است. یک گرایش سیاسی نمی‌تواند سکان‌دار قدرت و گرایش دیگر، کلاً از صحنه سیاست حذف شود و اجازه خدمت‌گزاری به جناح رقیب داده نشود. این‌ها مسائلی است که آسیب وارد می‌کند. به نظر من باید سیستمی حاکم شود که بعدازاینکه هر گرایش سیاسی قدرت را در دست گرفت اجازه حذف افراد توانمند در جامعه را ندهد؛ به این دلیل که به بدنه اجتماع و نظام آسیب وارد می‌شود.

*****درواقع بین عملکرد دولت‌ها با شکل‌گیری آسیب‌های اجتماعی ارتباط مستقیمی وجود دارد.

عملکرد دولت، افزایش‌دهنده یا کاهش‌دهنده آسیب‌های اجتماعی است. دولت‌هایی که با شعار خدمت و کار فعالیت می‌کنند، به‌طورمعمول دولت‌هایی هستند که باعث رشد و توسعه جامعه و کاهش آسیب‌های اجتماعی می‌شوند و دولت‌هایی که دست به حذف سیاسی می‌زنند و تنها سیاسی برخورد می‌کنند باعث توسعه آسیب‌های اجتماعی و به‌تبع آن موجب آفت اعتمادبه‌نفس و نگاه‌های تخصصی می‌شوند.

*******چگونه می‌توان کم‌وکاستی‌های موجود در حوزه مسائل اجتماعی را برطرف کرد؟

باید در گفتمان‌ها تغییر ایجاد شود. وقتی در حال برنامه‌ریزی هستیم در زمان تبیین برنامه‌ها باید بحث حقوق شهروندی، خدمات اجتماعی، روحیه خدمت‌گزاری به مردم و نگرش انقلابی و ارزش‌مداری در پذیرش و واگذاری مسئولیت‌ها و مناصب در نظر گرفته شود. به نظر می‌رسد از ارزش‌ها و اصول خود فاصله گرفته‌ایم. اگر زیرساخت‌های پذیرش و واگذاری مسئولیت با نرم‌افزار خدمت‌گزاری انجام شود در آن مقطع بسیاری از مسائل حذف می‌شود. به نظر بنده نگاه انقلابی به خدمت و اینکه امام(ره) فرمودند هرچقدر مسئولیت سنگین‌تر، شما بیشتر خدمت‌گزار مردم می‌شوید، همان حلقه مفقود در زمینه خدمت‌گزاری به اجتماع، جامعه و حتی اجرایی‌کردن حقوق شهروندی است. یکی از بحث‌های مهم این است که شایسته‌سالاری در کشور حاکم نیست و نگرش حزبی و جناحی به‌شدت لحاظ می‌شود و هرکس خدمت‌گزار است به‌عنوان خدمت‌گزار واقعی محسوب نمی‌شود. امروز پست و مقام ارزش پیدا کرده است و گمان می‌کنند سفره‌ای بازشده که باید به‌نفع و سود خود از آن بهره ببرند. این نگاهی ناصواب در نظام جمهوری اسلامی در حوزه پذیرش مسئولیت و جایگاه خدمت است. این‌ها باید احیا و جزو اصلی‌ترین زیرساخت‌ها محسوب شوند. درواقع باید یک اصلاح جدی در تمام سطوح، در حوزه نرم‌افزار و نگرش به پذیرش مسئولیت ایجاد شود.

*****به چه علت زنان بیشترین قربانیان آسیب‌های اجتماعی هستند؟

زنان جامعه ما از حیث آماری نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند و از جهت آثاری همه جامعه‌اند. این به چه معناست؟ یعنی اگر مردی می‌تواند در جامعه حضور فعال داشته باشد و با آرامش خدمت کند، مستلزم این است که در خانه او زمینه آرامش و آسایش روانی فراهم شود تا بتواند در جامعه خدمت کند. این آثار حضور یک زن است. بحث دیگر خود بانوان جامعه ما هستند؛ چراکه امروز قربانیان بی‌عدالتی در جامعه محسوب می‌شوند. آنان به دلیل توانایی، دانش و بینش وسیعی که دارند می‌توانند خدمت‌گزار مردم باشند؛ اما از ظرفیت آنان استفاده نمی‌شود. اکنون به عرصه‌های خدمت‌گزاری بنگرید، چند درصد از نیروهای عرصه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری و اجرایی کشور متشکل از بانوان است؟ بحث مهم دیگر این است که اگر رفتار مدیران زن رصد شود از تمام کسانی که دچار فساد و رانت شده‌اند چند درصد از آنان را بانوان تشکیل داده‌اند؟  آماری وجود ندارد یا اگر وجود دارد بنده اطلاعی ندارم؛ چون بسیار اندک است. قدرت ریسک زنان در حوزه خدمت‌گزاری بسیار بالاست و امروز وقتی توانمندی یک انسان در نظر گرفته نشود، درواقع قربانی‌کردن عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس نیروی فعال نظام جمهوری اسلامی است. به نظر می‌رسد اکنون باید با یک تغییر وسیع در تمامی زمینه‌های نرم‌افزاری به سمت‌وسوی جدید و نگاه نو منهای مغرضانه‌بودن، تبعیض و نگرش جنسیتی حرکت کرد. اگر از این منظر به امور نگریسته شود آن زمان است که می‌توان از تمامی ظرفیت جامعه برای خدمت‌گزاری استفاده کرد.

*****کدام‌یک از مسائل و چالش‌های اجتماعی کشور را می‌توان به‌عنوان مهم‌ترین چالش تلقی کرد؟

به نظر بنده مسئله اشتغال یک چالش استراتژیک است که به‌ دنبال آن چالش‌های دیگر ایجاد می‌شود. اگر اشتغال ایجاد شود نخست از ظرفیت جامعه و توانمندی‌ها استفاده می‌شود، اوقات فراغت مدیریت می‌شود، فرصت بیکاری افراد از بین می‌رود، ازدواج صورت می‌گیرد و بنیان خانواده محکم می‌شود. زمانی که بنیان خانواده مستحکم می‌شود طلاق کاهش پیدا می‌کند و زمانی که طلاق کم می‌شود به‌تبع آن بزهکاری کاهش می‌یابد؛ چون بچه‌های طلاق و همسران بی‌سرپرست به‌شکل بالقوه دارای زمینه بسیاری از آسیب‌دیدگی‌ها هستند. ازیک‌طرف بحث خودکفایی ایجاد می‌شود و از سوی دیگر تولید افزایش پیدا می‌کند. وقتی تولید بالا می‌رود جامعه به‌سمت توسعه‌یافتگی و دستیابی به شاخص‌های اصلی آن حرکت می‌کند. این‌ها بحث‌های جدی هستند که به نظر من به‌عنوان مهم‌ترین زیرساخت‌های اساسی استراتژی یک کشور تعریف می‌شوند.

نویسنده لیلا کاظمی

صحبت های فاطمه آجرلو درباره حقوق زنان در جامعه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا