آموزش

انگشت‌های جادویی / فلسفه‌ آموزش‌وپرورش جوانان یکی از مهم‌ترین مباحث

انگشت‌های جادویی / فلسفه‌ آموزش‌وپرورش جوانان یکی از مهم‌ترین مباحث

انگشت‌های جادویی / فلسفه‌ آموزش‌وپرورش جوانان یکی از مهم‌ترین مباحث

از دیرباز فلسفه‌ آموزش‌وپرورش جوانان یکی از مهم‌ترین مباحث اندیشمندان و فلاسفه و البته حاکمان بوده است؛ چرا که به نیکی می‌دانستند پیروزی و شکست در وجوه مختلف روزگارشان رابطه‌ مستقیم با میراث آموزشی و البته پرورش دیدگاه‌ها و باورهای جامعه دارد.

کم‌تر کسی را هم می‌شناسم که اندک درک و شعوری دشت کرده باشد و منکر اهمیت جایگاه نظام آموزشی و تأثیر معلمان و استادان بر پیشرفت و مدنیت جامعه‌اش باشد.

درشرایطی که ریز و درشت تصمیم‌گیران و متفکران و منتقدان و مجریان و… حتی دانش‌آموزان، در اهمیت موضوع تردیدی ندارند و به‌راحتی می‌توانند هزار کلمه در این باره انشاء کنند، اما آنچه می‌بینیم بسیار دورتر از آن چیزی است که حرفش را می‌زنیم.

انگشت‌های جادویی / فلسفه‌ آموزش‌وپرورش جوانان یکی از مهم‌ترین مباحث

دلایل بی‌شماری را می‌شود در حوزه‌ سخت‌افزار و نرم‌افزار ردیف کرد که در جای خود قابل مکث هستند و تقویت نقاط قوت و کم‌کردن آثار نقاط ضعف می‌تواند نظام آموزشی ما را متحول کند؛ اما اگر این اتفاق تاکنون چنان که شایسته و بایسته است نیفتاده، یک دلیل بیش‌تر ندارد: برنامه‌ریزان، استادان، متولیان، مدیران و… همه زحمت می‌کشند. اصولی برای تغییر مدون می‌شود، برنامه‌هایی که روی کاغذ کارشناسی و درست است و حتی با فرض کاردانی سطوح مدیریتی بالا و میانه و حتی پایین، به معلم ابلاغ می‌شود.

این بدان معنی است که با صرف هزینه‌های درست موفق شده باشیم دروس و کتب آموزشی را با استفاده از اهل فن و استادان تألیف کنیم. برنامه اجرایی و اهداف متعالی متناسب با روزگار و نیازهای دانش‌آموزان و دانشجویان را با گره‌زدن به آخرین دستاوردهای علمی جهان تدوین کنیم و بر اساس سلسله‌مراتب دستور اجرایش را صادر و البته نظارت کافی بر اجرای آن داشته باشیم؛ حتی اندکی رؤیاپردازانه به دانش‌آموز و دانشجویی فکر کنیم که اشتیاقش برای فهمیدن و دانستن بسیار است.

این مسیر رؤیایی را به‌عنوان پیش‌فرض قبول کنید؛ چون امر دور از دست و پیچیده‌ای نیست؛ کما اینکه تا حدودی با عملیاتی‌شدن بخش‌هایی از آن در ساحت آموزش‌وپرورش و سطوح دانشگاهی آشنا هستم و همین آشنایی من را بهت‌زده می‌کند که چرا یادمان رفته این همه ژنراتور و دکل و کابل و ایستگاه تقویت فشار و سیم و…کشیده شده تا «معلم» دستش را روی کلید فشار بدهد و چراغ را روشن کند؟

باز فرض کنیم کار و سهم معلم در حد همین زدن انگشت بر کلید روشنایی باشد و نه بیشتر؛ یعنی ساده‌ترین کار ممکن در امتداد زحمت بی‌دریغ مدیران و روسا، همین باشد که انگشت‌شان را تکان بدهند تا ثمر تلاش این بزرگواران ذهن و جان و روح دانش‌آموز مشتاق را روشن کند.

انگشت‌های جادویی / فلسفه‌ آموزش‌وپرورش جوانان یکی از مهم‌ترین مباحث

حالا بیایید فکر کنیم اگر این معلم بنا به هر دلیلی کلید را نزند چه اتفاقی می‌افتد؟

این‌جاست که باید به متولیان آموزش یادآوری کرد که آقا گویا باید سرنا را برگردانید و از سر تنگش بزنید؛ وگرنه صدا نمی‌دهد یا صدایش مضحک خواهد بود.

بدون تردید توجه به معلم نه‌تنها به‌عنوان آخرین و البته مهم‌ترین حلقه‌ی مولد فرایند آموزشی لازم است بلکه باید او را به‌عنوان میوه‌ درخت آموزش‌وپرورش درنظر گرفت که بناست طعم گوارای دانش و بینش را نصیب ذائقه دانش‌آموز کند.

به‌خوبی می‌دانم که درحال‌حاضر نه‌تنها چنین نیست، بلکه در ادارات آموزش‌وپرورش به منِ معلم به چشم ارباب‌رجوع نگاه می‌شود. از حداقل امکانات معیشتی و رفاهی برخوردارم و باید به دانش‌آموزی که پدر تحصیل‌نکرده‌اش به لطف هنر دلالی ماشین آن چنانی سوار است بگویم درس خود را بخوان تا شاید بتوانی مثل من یک پراید قسطی سوار شوی. به این‌ها اضافه‌کن کمبود انگیزه و افسردگی شغلی، به‌خصوص در میان همکاران خانم و بی‌منزلتی‌هایی که جای طرحشان این جا نیست و… .

یاد جمله‌ یکی از مسئولین بزرگوار افتادم که سال‌ها قبل در جایی فرموده بودند: «سنگین‌ترین چیزی که معلم بلند می‌کند، گچ است!»

مدتی قبل دیدم ایشان در یک برنامه تلویزیونی درباره‌ تلاش خود برای تغییرات جدی در آموزش‌وپرورش و نظام دانشگاهی داد سخن می‌دهند. دلم می‌خواست بروم داخل تلویزیون و خطاب به ایشان بگویم، کافی است دستم را روی کلید نگذارم. آن وقت این ظلمات تا ابد ادامه خواهد داشت.

انگشت‌های جادویی / فلسفه‌ آموزش‌وپرورش جوانان یکی از مهم‌ترین مباحث

انگشت‌های جادویی / فلسفه‌ آموزش‌وپرورش جوانان یکی از مهم‌ترین مباحث

نویسنده : سعید محسنی

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا