فرهنگ و هنر

از مردم شهرم انتظار حمایت دارم / گفت گو با مرتضی آتش زمزم کارگردان سینما

از مردم شهرم انتظار حمایت دارم / گفت گو با مرتضی آتش زمزم کارگردان سینما

از مردم شهرم انتظار حمایت دارم / گفت گو با مرتضی آتش زمزم کارگردان سینما

مرتضی آتش زمزم متولد سال 1356 در اصفهان و فارغ التحصیل رشته کامپیوتر از دانشگاه سراسری این شهر است. او در کارنامه هنری‌اش، ساخت فیلم‌های سینمایی آخرین گزارش، بن بست، مرگ سپید و سریال‌های سایه سلطان و خاتون را به ثبت رسانده است. این کارگردان همچنین در عرصه مستند سازی نیز دستی بر آتش دارد و مستندهای زیادی را در ایران و سایر کشورها جلوی دوربین برده است. مستند او پیرامون زاینده رود و خشکی آن، مورد استقبال و توجه زیادی قرار گرفت. فیلم سینمایی مالیخولیا، تازه‌ترین ساخته آتش زمزم است که این روزها با اکرانی محدود، به روی پرده رفته است.

* نطفه اصلی داستان مالیخولیا چگونه شکل گرفت؟ چه شد که به سراغ قصه‌ای با درونمایه روانشناسانه رفتید؟

ما در اصل به دنبال یک کار فرمی بودیم. متاسفانه این روزها کپی کاری در سینمایمان زیاد شده است، طنزهای ما یک مدل هستند و آثار ژانر اجتماعی نیز یک شکل. ما می‌خواستیم یک کار متفاوت و چند وجهی بسازیم که یک وجه آن جنبه روانشناسی دارد. نمی‌دانم این اتفاق چند وجهی بودن به درستی در فیلم افتاده است یا نه، اما پیام داستان در وجه روانشناسانه آن نهفته است. در کشور ما به همه چیز به دیده شک نگاه می‌شود و متاسفانه این قضیه گریبانگیر بخش اعظمی از جامعه است.

از مردم شهرم انتظار حمایت دارم / گفت گو با مرتضی آتش زمزم کارگردان سینما

* در مالیخولیا دست به کارهایی زده‌اید که به نوعی ریسک محسوب می‌شود، مثلاً حضور بکر و بدون گریم بازیگران جلوی دوربین و یا انتخاب محمدرضا هدایتی برای ایفای یک نقش کاملاً جدی. از بازخورد مخاطب نترسیدید؟ از این که ممکن است فیلم را در گیشه پس بزند؟

یک فیلمساز حتماً به این مسائل فکرمی کند اما ما در این فیلم به دنبال بیزینس نبودیم، به دنبال تجربه و یک حس خوب بودیم. فیلم کاملاً بدون گریم هم نبود، جایی که لازم بود گریم کردیم. متاسفانه در فیلم‌های ما، پوست واقعی بازیگر هیچ وقت دیده نمی‌شود. مثلاً آدمی که پریشان است و بچه‌اش مُرده، قطعاً در آن شرایط آرایش نمی‌کند. پس چه لزومی دارد ما او را در فیلم با آرایش نشان دهیم. در مالیخولیا، بعضی مواقع به سورئالیسم نزدیک شده‌ایم اما کاملاً رئال برخورد کرده‌ایم. در مورد انتخاب محمدرضا هدایتی هم باید بگویم ما اول به شهاب حسینی فکر کردیم اما بودجه نداشتیم، در سینمای ما هر فیلمسازی که به دلایلی نمی‌تواند با شهاب کار کند به سراغ گروهی که حالا دیگر به عنوان جانشینان او جا افتاده‌اند و در واقع کاریکاتوری از این بازیگر هستند، می‌روند. اما من به سراغ جایگزینی کاملاً متفاوت رفتم و از انتخابم اصلاً پشیمان نیستم. هدایتی به خوبی پاسخ اعتماد ما را داد و در نقش جا افتاد.

*در کارنامه شما، کار مستند زیاد به چشم می‌خورد. چقدر در روایت مالیخولیا به ویژه در به تصویر کشیدن ابنیه تاریخی، نقبی زده‌اید به سینمای مستند؟

از مردم شهرم انتظار حمایت دارم / گفت گو با مرتضی آتش زمزم کارگردان سینما

این قضیه مثل رانندگی است، شما در روزهای اول رانندگی حواستان به گرفتن کلاج و ترمز و دنده عوض کردن هست اما بعد از چند سال این قضیه به شکل ناخود آگاه انجام می‌شود. شما حواستان جای دیگری است و رانندگی می‌کنید. در سینما هم همین اتفاق می افتد. در مالیخولیا جوان‌ها فعالند، خانم‌ها دوش به دوش آقایان کار می‌کنند، در فیلم ما هم کلیسا وجود دارد هم مسجد، هم دختر هم پسر، هم بافت سنتی هم فضای شیک و مدرن… در مالیخولیا زندگی جریان دارد و رنگین کمانی از خوبی و بدی به نمایش گذاشته شده است. می‌خواستیم پشت یک روایت اجتماعی، پیامی فرهنگی و سیاسی داشته باشیم.

*چطور شد که مالیخولیا سر از سینمای مستقل در آورد؟ آیا از ابتدا قرار بود اکران به همین شکل باشد؟

ما به فکر سینمای تجاری نبودیم، اگر بودیم کست و فضای ما فرق می‌کرد. از ابادا می‌دانستیم قرار است فیلم را چگونه بسازیم، با یک بودجه مختصر شخصی و توهم اکران عجیب و غریبی هم نداشتیم. در حال حاضر هم اکران ما بسیار محدود است و تنها 5 سالن در تهران در اختیار داریم. اما من دیگر نامش را سیننمای مستقل و گروه آزاد نمی‌گذارم، می گویم گروه اسیر!

* شما بخش عطیمی از تاریخ این شهر را در قالب ابنی به تصویر کشیده‌اید، آیا هیچ حمایتی از سوی ارگان‌هایی همچون شهرداری و اداره میراث فرهنگی از مالیخولیا صورت گرفت؟

کم لطفی است اگر بگویم هیچ حمایتی صورت نگرفت. همین که به ما اجازه داده شد در این ابنیه تاریخی کار کنیم نوعی حمایت است. اما اگر منظورتان حمایت مالی است، خیر. من دیگر از نهادها و ارگان‌ها انتظاری ندارم، گله من از رسانه‌های محلی‌مان در بخش فرهنگی است. در اصفهان سالی یک یا دو کار توسط خود اصفهانی‌ها جلوی دوربین می‌رود اما هیچ توجهی حتی در حد اطلاع رسانی هم به آن نمی‌شود. همیشه مرغ همسایه غاز است! فقط کافی است یک گروه تهرانی برای کار به این شهر بیایند، آن وقت میزان استقبال را مقایسه کنید. متاسفانه در اصفهان این گونه تنگ نظری‌ها و بی توجهی‌ها وجود دارد اما من از مردم شهرم انتظار حمایت دارم که فیلم را ببینند و به دیگران هم توصیه کنند.

از مردم شهرم انتظار حمایت دارم / گفت گو با مرتضی آتش زمزم کارگردان سینما

از مردم شهرم انتظار حمایت دارم / گفت گو با مرتضی آتش زمزم کارگردان سینما

نویسنده : پونه خامین

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا