حوادث

کودک رها شده پس از 17 روز ، به آغوش مادر بازگشت

مرد سنگدل که کودک خردسالش را در ترمینال جنوب رها کرده بود، از همسرش صد هزار تومان اخاذی کرد تا موضوع را اعلام کند.

ساعت 20 و 30 دقیقه یازدهم فروردین امسال پسر سه ساله ای در سالن مسافران ترمینال جنوب تهران از سوی ماموران کلانتری 208 در حالی که گریه می کرد، پیدا شد. ماموران وقتی نتوانستند والدین این کودک را پیدا کنند، او را به کلانتری منتقل کردند.

ماموران در بازرسی از لباس های کودک، برگه ای به دست آوردند که در آن شماره تلفنی نوشته شده بود.

ماموران زمانی که با شماره موردنظر تماس گرفتند صاحب خط، خودش را پدر کودک معرفی کرد. او مدعی شد این کودک«ابوالفضل» نام دارد، اکنون در حال سفر به شهرستان شیراز است و امکان بازگشت به تهران نیست و بعد تلفن خود را خاموش کرد.

ماموران زمانی که نتوانستند کودک را به پدرش تحویل دهند، موضوع را به مرجع قضایی اطلاع دادند و پس از هماهنگی قضایی قرار شد کودک به شیرخوارگاه شبیر در حوالی محله شوش سپرده شود.

یک هفته بعد از این حادثه زنی با حضور در کلانتری 208 پایانه جنوب عنوان کرد پسرم گم شده و پس از پرس و جوی فراوان رد او را در این کلانتری پیدا کرده ام. او شناسنامه کودک را نشان پلیس داد که معلوم شد او مادر کودک است و پس از هماهنگی های لازم قضایی و مشخص شدن صحت گفته های این زن کودکش دو روز پیش تحویل او داده شد.

این زن که شیرین نام دارد درباره گم شدن کودکش گفت: همراه شوهر و دو فرزندم در شهر شیراز زندگی می کنیم. هشت ماه پیش شوهرم بیکار شد. شوهرم فرد بی مسئولیتی است و همین موضوع باعث درگیری هایی میان ما دو نفر شد. پنجم فروردین امسال پس از مشاجره با شوهرم قهر کردم. ابوالفضل سه ساله نزد شوهرم ماند و من نتوانستم او را با خود ببرم بنابراین همراه دختر چهار ماهه ام به خانه پدری ام در تبریز رفتم. چند روزی آنجا بودم اما دل نگران حال پسرم شدم. بنابراین پانزدهم فروردین امسال به خانه ام بازگشتم که شوهرم مدعی شد پسرم را به اداره بهزیستی شیراز سپرده و باید یکصد هزار تومان به او بدهم تا بچه را تحویل بگیرد.

مادر کودک افزود: بنابراین، پول مورد نظر را از همسایه مان قرض کردم و همراه شوهرم و دوستش برای تحویل گرفتن کودک به بهزیستی رفتیم. شوهرم خواست من تنها وارد ساختمان آنجا شوم تا زودتر کودک را تحویلم دهند.

با ورود به آنجا و پرس و جو از مسئولان متوجه شدم کودکم آنجا نیست و همسرم دروغ می گوید. با خروج از آنجا از شوهرم و دوستش خبری نبود. چند روز بعد شوهرم با من تماس گرفت و خبر داد پسرمان در کلانتری است. اکنون خوشحالم که حال کودکم خوب است و همراه او به خانه بازمی گردم.
باشگاه خبرنگاران

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا