حوادث

پایان هوس خانم مهندس جوان و کارگر قنادی

پایان هوس خانم مهندس جوان و کارگر قنادی

بدن دختر را در یک گودال در حاشیه شهر انداختم و با بی رحمی تمام با یک سنگ بزرگ بر سرش ضربه زدم. زمانی که قطعه سنگ را برای بار آخر بالا بردم تا با زدن ضربه آخر دختر را بکشم ناگهان…

این حرفهای پسری بیست و دو ساله میباشد که به جرم ضرب و اقدام به کشتن خانم جوان مهندس توسط پلیس در خراسان رضوی دستگیر شده است.
پسر جوان کارگر شیرینی فروشی بود . وقتی این پسر در برابر افسربازجو نشست میگفت قصد کشتن این خانم را داشتم . او ماجرای آشناییش را با دختر جوان تعریف کرد : سه سال قبل در یک شیرینی فروشی که مال خانواده این دختر جوان بود کار میکردم که در آنجا همدیگر را دیدیم و رابطه مان صمیمی شد وقتی تصمیمان را برای ازدواج گرفتیم خانواده ها مخالفت کردند زیرا دختر از من 6 سال بزرگتر بود.
بعد از آن من دیگر در شیرینی فروشی کار نکردم و جای دیگری به کار پرداختم اما همچنان من و دختر با هم رابطه داشتیم و او به من اصرار کرد به خاستگاریش بروم.

از اینکه او انقدر سمج بود و اصرار برای رفتن به خاستگاری میکرد عصبانی شدم و من هم تصمیم گرفتم تا او را بکشم تا ماجرا تمام شود زیرا او به من سنش را دروغ گفته بود
آخر تیرماه بود که دختر 28 ساله را با قرار قبلی به منزلم دعوت کردم و او را به بولوار توس که در حاشیه شهر است بردم. بدنش را در چاله ای انداختم که کنده شده بود و به سرش با سنگ ضربه زدم که پیرمردی در حالی که فریاد میزد به طرف من آمد.

منم که ترسیده بودم به سمت اتومبیلم رفتم و فرار کردم. دختر جوان بعد از چند روز که با مرگ دست و پنجه نرم کرده بود زنده ماند و گفت آن روز این پسر شربت زعفرانی به من تعارف کرد و من بعد از خوردن شربت سرگیجه گرفتم و از هوش رفتم و وقتی به هوش آمدم خودم را در بیمارستان دیدم که بستری بودم
افسر که از او پرسید آیا تو با وجود اینکه او قصد کشتنت را داشته باز هم میخواهی با او ازدواج کنی؟ دختر گفت فعلا جوابی ندارم. گزارش پلیس درباره اینکه متهم چگونه دستگیر شد بدین شرح است: خانواده دختر که بستری شده بود شکایت کردند . دختر با کمک پیرمرد رهگذر از مرگ حتمی نجات پیدا کرده بود. پلیس با پیگیری سرنخ ها پیرمرد را پیدا کردند. پیرمرد هم که شماره پلاک پسر جوان را داشت شماره پلاک را در اختیار پلیس قرار داد. پیرمرد درباره این حادثه گفت روز حادثه من از آنجا گذر میکردم و صحنه انداختن دختر داخل گودال بوسیله پسر را دیدم و دیدم پسر به سر دختر ضربه میزند من فریاد زدم و او سنگ را رها کرد و متواری شد من هم سریع با امداد تماس گرفتم و پیکر خونین دختر را به یک مرکز درمانی انتقال دادیم.
به گفته سرهنگ کارآگاه حمید رزمخواه بعد از این که شماره خودرو کنترل شد پلیس ها جوان 22 ساله را دستگیر کردند. با دیدن و شنیدن چنین داستانهایی متوجه میشویم فرزندان نباید ارتباطات ناآگاهانه داشته باشند.

عاقبت دوستی با پسر قناد

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا