نقد انیمیشن «پیشخدمت» فرنوش عابدی
خدمتی که «پیشخدمت» به ایران کرد.
انیمیشن «پیشخدمت» به کارگردانی فرنوش عابدی، یکی از پدیدههایی است که از سوی جشنوارههای خارجی بسیار مورد اقبال قرار گرفته است. باعث تأسف است که در ایران یک جشنواره دست و حسابی وجود ندارد که چنین نوابغی را ضبط و پرورش دهد. این درحالی است که باید دست روی دست گذاشت تا پروژهای که برای آن زحمت کشیده شده است، از سوی بیگانگان به جهانیان معرفی شود. با توجه به این نکته که انیمیشن یک سبک بصری–دراماتیک برپایه تکنولوژی است، دانشگاهها و مراکز فعال آموزشی در این حوزه از کمبود و در برخی موارد از نبود ابزار آموزشی و سیستم مورد نیاز رنج میبرند. مشکل انیمیشن در کشورمان به همین موضوع ختم نمیشود؛ بلکه آموزش انیمیشن حتی در سطح آموزش کلاسهای بازیگری نزول میکند و گاه مدرس، توانایی عرضه و انتقال تجربههای بیشتر را به دانشجو ندارد.
*دلقک
با همه تکنیکهایی که در صورت ارائه ماهیت محتوا به مخاطب در این سبک به کار گرفته میشود، اتمسفر محتوا بر ساختار پروژه میچربد و آنچه بیننده درک میکند، داستانی است که در انتها پیامی را بهعنوان حامل به مخاطب عرضه میکند. انیمیشن «پیشخدمت» که در ژانر وحشت و هیجانانگیز در این زمینه ساخته و تولید شده است، به اندازهای کاراکترها، لوکیشن و موقعیت داستانی آوانگاردی دارد که میتوان از آن به عنوان یک اثر کالت نام برد. انیمیشن همواره وسیلهای برای سرگرمی کودکان قلمداد میشود؛ اما محتوایی که به این وسیله ارائه میشود، دارای فلسفه و پشتوانه داستانی عمیقی است و نمیتوان این الگوی بصری را جدی نگرفت. امروزه نفوذ انیمیشنهای به ظاهر کودکانه اما بسیار فلسفی–تفسیری میان آحاد جامعه اشاعه پیدا کرده است؛ این عمل به بهترین شکل ممکن توسط هالیوود انجام میگیرد و بهطورمشخص، این باشگاه سینمایی افکار و عقاید دلقکگونه و متعصب خود را به تفکر بچههای ایرانی و… تزریق میکند. از دیرباز هنر «پانتومیم»، یکی از الگوهای روایی بوده است که در ایران به عنوان وسیله سرگرمی در صورت نبود امکانات، مورد توجه قرار گرفته است. متأسفانه امروزه با پیشرفت نامحدود تکنولوژی در همه زمینهها، دیگر اهمیتی به سنتهای فرهنگی- هنری این مرز و بوم توجهی نمیشود و تنها ابزاری که قابلیت انتشار و انتقال سریع و آسان را به مخاطب دارد انیمیشن است.
*خاکستری
فرنوش عابدی، با موفقیت از این آب گلآلود ماهی گرفت و خود را به جهانیان معرفی کرد؛ اما کشورمان باید به این نابغه توجه کند؛ چون بهمانند دیگران فرار مغزها خواهد کرد. انیمیشن در ایران به اندازهای محدودیت دارد که حتی برای پردازش اطلاعات تصویری باید به کشورهای بیگانه رجوع کرد و همانطور که میبینیم تیم سازنده انیمیشن «فیلم شاه» برای بارگزاری تصویر که مهمترین بخش ساخت انیمیشن است، به خارج از کشور پناه برده است. وضعیت هنر در کشورمان بهطورکلی زیر سلطه اقتصاد قرار دارد و این اقتصاد در دست مافیایی است که بنا به سلیقه، فرد مورد علاقهاش را میپذیرد و کار باب طبع خود را انجام میدهد. حال که فیلمهای اجتماعی و ارتباطی به طور انبوه در کشور تولید میشود، میتوان با سرمایهگذاری در این زمینه از خلاقیتهای جوانان بهره برد و با استعدادیابی، آنان را از سنین پایین به خوبی تربیت کرد. انیمیشن تنها راه فرار از این منجلاب ارتباطی است که بهشدت روی اعصاب مخاطبان سینمای کشورمان است و تنها رنگینکمانی است که میتواند چهره خاکستری سینما را ضدعفونی کند. باید افتخار کرد به فرنوش عابدی و هنرش که باعث افتخار کشورمان شد و هرگز مانند فرهادی و دیگر سوپراستارهای سینمای ایران، مورد تشویق قرار نگرفت. «پیشخدمت» بیش از توانایی به ارباب خود خدمت کرد.
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی