فرهنگ و هنر

بارکد یا خط ویژه مسئله این است.

بارکد یا خط ویژه مسئله این است.

فیلم درباره جوانانی علاف،بی کار و جویای نام ، پول و مقام در کلان شهری بی در و پیکر به نام تهران است که می کوشند با تکیه بر استعدادشان حق خویش را که در اصل داد خویش است از ستمگر بستانند!جوانانی به ظاهر احمق و در باطن مغز هایی نابغه و همه فن حریف که بزرگ ترین رانت خواران و افراد فاسد جامعه را به خوبی می توانند دور بزنند و به اصطلاح مال مردم خور را به خاک سیاه بنشانند! فیلم در ابتدا گنگ و معمولی به پیش می رود  و رفته رفته پیچیده می شود،از دل داستانی کوتاه و ساده با فیلم نامه نویسی پر تعلیق،فیلمی نسبتا جذاب به وجود می آید که در پرداخت و فرم تا حدی می تواند راضی کننده باشد اما در محتوا و پدیده های علت و معلولی بسیار پر اشتباه،تکراری و نخ نماست.پیروزی مردم و محرومین بر ستمگران بسیار گفته شده و در اصل واقعیت هم دارد و صحیح است.در قرآن کریم نیز بسیار رویه آن تاکید شده و فیلم می کوشد این اصل را به ظالمین و اختلاس کنندگان گوش زد کند که در آخر، نه در سرای باقی و روز حساب و کتاب،بلکه در این دنیا دچار نقصان و عذاب می شوید و حق به حق دار خواهد رسید.

جهان فیلم ساز

مصطفی کیایی دارای جهان فیلم سازی است و در روایت قصه و فیلم نامه نویسی سبک ویژه خود را دارد و به صورتی مقدم ماخر و با ایجاد تعلیق قصه ساده ای را جذابتر روایت میکند که در سینما نیز سابقه ای طولانی دارد،آنچه که در فیلم های کیایی اکنون معضل نویسندگی و کارگردانی وی است،تکرار در مضمون و محتواست.فیلم های (خط ویژه)،(عصر یخ بندان)و(بارکد) هر کدام فقط یک محتوا را دنبال می کنند بدون کوچکترین تغییری و این در سینما یعنی تکرار مکررات و کپی کردن از رویه دست خویش.
تاریخ هنر به خصوص موسیقی و سینما نشان داده است که هنرمندی که از خود کپی می کند ،دیری نمی پاید که محکوم به نابودی هنری است.درست است که یک فیلم ساز در طی سالها فیلم سازیش باید دارای سبک و جهان بینی خاص خود باشد،اما این بدان معنی نیست که تماما آثارش کپی از یکدیگر باشد.در این میان کارگردان (بارکد)از یک هوشمندی بر خوردار است که مخاطب عام سینما را به خوبی می شناسد و می داند با آوردن  بازیگری چون بهرام رادان که بعد از سالها نقش یک را ایفا می کند،میتواند تضمین جذابیت و فروش فیلمش باشد.بازگردیم به کپی کاری مکرر کارگردان از روی  دست خویش،که سابقه طولانی در سینمای ایران دارد و هنوز مسعود کیمیایی از روی  (قیصر) ،محتوا و فرم آثارش را کپی می کند و به همین دلیل است که  ساخته های وی فیلم به فیلم  خنثی تر و بی خاصیت تر شده است و اکنون گویا مصطفی کیایی نیز به همین وطه افتاده است،(بارکد) همان (خط ویژه) و (خط ویژه) همان (عصر یخ بندان) است!

کپی برابر اصل

سه فیلم اخیر کیایی مصداق بارز دفتر خانه های اسناد رسمی است،که سندی اصل را با مبلغی ناچیز کپی برابر اصل می کنند تا برای ارائه نیازی به اصل  آن سند نباشد تا آن از مخدوش و یا مفقود شدن حفظ شود.(خط ویژه) را می توان سندی اصل از کیایی قلمداد کرد که داستانی آشنا همچون رانت خواری و اختلاس  را دستمایه فیلمش قرار می دهد و تا حدی هم در گیشه و جذب مخاطب موفق است.فیلم (خط ویژه)،شد خط فکری کیایی در محتوا و مضمون کارگردانی به گونه ای که دو فیلم بعدی  از نظر محتوا و تا حد زیادی ساختار کاملا کپی برابر اصل بود!در این میان چاشنی کمدی و شوخی های لفظی و تیپ سازی در امروز سینمای ایران بسیار مخاطب پسند و کار ساز است،البته در اول این جمله یک متاسفانه باید گفت،که متاسفانه این چاشنی تکراری و نخ نمای بدون عمق و فکر دیگر خسته کننده و لوس شده و مخاطب جدی تر سینما و حتی تماشاچی حرفه ای فیلم را نیز ارضاء نمی کند.پرسوناژ های (بارکد)تماما در حد تیپ باقی می مانند و هیچ کدام تبدیل به شخصیت نمی شوند. از شخصیت (رضا کیانیان) گرفته تا شخصیت (سحر دولتشاهی) همه و همه برای باور پذیری و هم ذات پنداری بسیار الکن و دست خالی هستند و شخصیتی شکل نمیگیرد تا مخاطب بتواند خود را در فیلم پیدا کند و بتواند با آنان همراه شود.محسن کیایی در فیلم های مطفی کیایی تبدیل به تیپی ثابت و بدون تغییر شده که باید برای آن فکری اساسی کرد.بازی محسن کیایی در،(خط ویژه)،(عصر یخ بندان) و(بارکد) نه تنها در یک سمت و سو است، بلکه در کلام ،در نوع تیپ ،در زبان بدن و حتی در فن بیان بدون هیچ تغییری به یک گونه است.تاسف بار ترین مقوله بازی گری در ایران در همین نکته ظریف نهفته است که حتی بزرگان بازیگری در سینمای ایران نیز خود را به گونه ای کپی میکنند که بازیشان فیلم به فیلم هیچ فرقی ندارند.بهرام رادان پس از گذشت چند سال از فیلم(آتش بس2) بار دیگر نقش اصلی و اول فیلم (بارکد) را بازی می کنند که در بازی نیز دچار تکرار است و در نقش اول نیز در حد تیپ باقی می ماند و تبدیل به شخصیتی هم ذات پندارانه برای مخاطب نمی شود.در اینجا  چند بازیگر که اکنون هم پر کار هستند و هم در بازیگری توانا،ولی مرتب خود را فیلم به فیلم تکرار می کنند را می آوریم  که اصولا نقش دو را ایفا می کنند و این پذیرش نقش دوم نیز خود حکایتی شنیدنی دارد.بازیگران سرشناس پس از کسب شهرت  به نقش دوم تمایل زیادی نشان می دهند،زیرا می تواند با روزهای کاری کمتر و سبکتر،همان دستمزد مطلوب را دریافت کنند و هم زمان نیز مجال دارند در چند پروژه حضور یابند و برای نقش نیز مایه ای از خود نگذارند تا در وانفسای  سینما باقی  و جاری باشند: فرهاد اصلانی،ویشکا آسایش، رضا کیانیان، شبنم مقدمی  و… از این دست بازیگرانند که تکرار کننده بازی خویش در فیلم های سالهای اخیر هستند و حتی برخی بازیگران این مسئله را به نقش اول نیز کشانده اند که از معروف ترین آنها رضا عطاران،جواد عزتی،حامد بهداد، حمید فرخ نژاد، مهتاب کرامتی  و… هستند.در مجموع بارکد فیلمی تجاری و عام پسند است و یک سرو گردن از آثار عام پسند امسال هم چون(من سالوادور نیستم)،(پنجاه کیلو آلبالو)و(دراکولا) بالاتر است و علاوه بر شوخی های مرسوم، نسبت به فیلم های گفته شده دارای فیلم نامه ای منسجم تر است.مناسبت های فیلم بارکد یکی پس از دیگری بیشتر دور از ذهن و تخیلی هستند،در صورتی که کاملا با فیلمی رئال سرو کار داریم،زرنگ بازیهای دو شخصیت اصلی بیشتر شبیه خاله بازی کودکانه است تا حقه بازی دو فرد  باهوش و خلاق،در صورتی که در پایان فیلم نامه و کارگردان می کوشد تا خلاف این را به اثبات برساند و در این زمینه نیز نا موفق است.مصطفی کیایی تلاش دارد که بگوید حق با اکثریتی است که اغلیتی سرشان کلاه گذاشته اند،در صورتی که در زندگی واقعی و روز مره می بینیم که چنین نیست،بزرگ ترین اشکال فیلم نیز در همین نکته نهفته است که قصه فیلم در مرز خیال و واقعیت ذهنی که کارگردان دوست دارد  آن را واقعی جلوه دهد،سرگردان و بلا تکلیف است. از محتوا که بگذریم فیلم(بارکد)از نظر میزانسن و دکوپاژ با دیگر ساخته های کیایی کاملا متفاوت است.فیلم ساز در این فیلم کوشیده تا پلان هایی هالیوودی و پرطمطراق را بیشتر در کار خویش داشته باشد تا بتواند مخاطب عام را از دست ندهد.در پایان نباید فیلم نامه نویسی منسجم کیایی را از نظر دور داشت که فصل به فصل می تواند بیننده را دچار غافل گیری کند  که تبدیل به سبک مصطفی کیایی شده است که به همراه بهرام رادان نکته های  مهم استقبال مخاطب از آخرین ساخته مصطفی کیایی است.

حمید مشکلانی

بارکد یا خط ویژه؟

همچنین بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا